يك زبان و
دو زبان و ديروز و امروز نيز اختصاص نداشته باشد، بلكه تمامى زبانها و كلمات و
لغات را شامل مى شود و براين اساس بايد دو نوع بحث از مفاهيم و ترجمه لغات ارائه
نمود. يك بحث مربوط به لفظ به لفظ و لفظ و معنا و ترجمه مستقيم و بحث ديگر، بر
اساس جايگاه و موقعيت لفظ در كلام و نحوه ارتباط كلمات قبل و بعد و چينش كلمات و
ارتباط الفاظ با يكديگر و اراده و استعمال متكلم و قرائن و شواهد كلامى و مقامى و
حالى مبتنى است. در اين راستا، چه بسا يك لغت و كلمه و لفظ از مفهوم اصلى خود به
مفاهيم وسيع ترى و يا محدودترى و يا با ملاحظات كنايه اى و استعاره از انواع
تشبيهات و استعارات و مانند آن استفاده شده است.
حق
در نظام تشريع
شريعت
و شرايع الهى به مجموعه اى از قوانين و نواميس الهى اطلاق مى گردد كه براى اداره
جامعه بشرى وضع شده و ريشه در نظام تكوين دارد و توسط پيامبران الهى براى هدايت و
سعادت بشر ابلاغ شده است. «شَرَعَ لَكُمْ مِنَ الدِّينِ
ما وَصَّى بِهِ نُوحاً وَ الَّذِي أَوْحَيْنا إِلَيْكَ».[1]
قوانين
شريعت بستر براى تعالى و تكامل انسان ها و جوامع بشرى است و تشريع مكمل تكوين است
و اگر شرايع الهى نبودند، انسان ها سردرگم بودند و راه به سوى اهداف خلقت نمى
بردند.
تشريع،
بستر تعالى و تكامل انسان ها و زمينه ساز بروز استعدادها و سرمايه هاى فطرى و
شكوفايى گوهر وجودى انسان است. و مباحث بسيار عميق كلامى و فلسفى و تاريخى كه در
اين باره در جاى خود آمده مانند: موضوع حسن و قبح