عقيل (ع) و
نه به كودتاى خشونت بار عبيدالله بن زياد و رجاله هاى خود فروخته و جلادان خون
آشام وابسته به دربار بنى اميه.
محدوديت
هايى كه ابن زياد ايجاد كرده همه نشان از بيدارى وجدان مردم كوفه و تأثير شديد
آنها دارد.
محبوس
كردن در قصر و يا در منزلى نزديك مسجد اعظم كوفه و يا قطع ارتباط با ايشان و يا
سخنان خشونت بار و جنگ تبليغاتى گسترده عليه اهل البيت (ع) و كسب تكليف از دربار
نسبت به اسرا، همه نشان دهنده عمق كينه دشمنان اسلام و قرآن با اهل بيت عصمت و
طهارت (ع) دارد.
شعله
هاى خشم مردم كم كم شروع به بيدارى و فرياد تبديل شد.
عبدالله
بن عفيف ازدى در اثناى خطبه هاى ابن زياد در مسجد كوفه بپا خواست و ابن زياد را
«كذاب بن كذاب» و «دشمن خدا و مردم» معرفى كرد.[1]
سخنان
و فرياد هايى از عمق جان برخاسته عبدالله بن عفيف كه از طايفهى ازدهاى يمنى و از
شيعيان امير المؤمنين (ع) بود و چشم هاى خود را در جنگ جمل و صفين در ركاب امير
المؤمنين (ع) از دست داده و ملازم مسجد كوفه بود چنان مردم و مسجد و كوفه و كاخ
ابن زياد را لرزاند و ولوله اى در تار و پود پوسيدهى حكومت جباران انداخت كه مركز
آن صدا و هيمنه در گوش تاريخ به فراموشى نگراييد و هرگز آن سخنان شجاعانه در كوفه
از ياد نرفت و خشم و غضب و قهر و انتقام ابن زياد و اعدام عبدالله نتوانست چراغ
بيدارى و حركت را خاموش و شعله هاى خشم ملت را فرو نشاند البته دنباله اين جريان و
فداكارى ها را بايد در تاريخ ملاحظه نمود و قيامها يكى پس از ديگرى در كوفه و
عراق شروع شد. شاعر ميگويد: