اسم الکتاب : شرح اصول فقه المؤلف : محمدى، على الجزء : 1 صفحة : 199
مشهور مىگويند از ادات مستفاد است ولى
محقق اصفهانى مىگويد از هيئت(كه فعلا مورد بحث ما نيست).
انما الكلام الآن در اين است كه جملۀ شرطى
آيا مفهوم دارد يا نه؟يعنى دلالت مىكند بر انتفاء حكم و جزاء عند انتفاء الشرط ام
لا؟
به بيان ديگر:آيا هر جملۀ شرطىاى
داراى دو مدلول است؟
1.مدلول مطابقى و منطوقى،2.مدلول التزامى و
مفهومى.
يا اينكه فقط داراى يك مدلول است آنهم
منطوقى و مطابقى.
در مسئله ديدگاههاى فراوانى هست.پيش از
بيان آن ديدگاهها و انتخاب قول حق، مقدمتا در تعيين محل نزاع،دو مطلب را بيان مىكنيم:
1.جملههاى شرطى،از جهات گوناگونى قابل تقسيم است.يكى از آن تقسيمات، اين
است كه توقف جزاء بر شرط،در جملههاى شرطى،دوگونه است:
الف.توقف عقلى و تكوينى.
ب.توقف جعلى و تشريعى.
قسم اول در موردى است كه تمام الموضوع
براى اين جزاء خود همان شرط است و موضوع ديگرى اصلا ندارد،به طورى كه وجود
جزاء،بدون وجود آن شرط،از محالات است و معقول نيست.مانند اين مثالها:
ان ركب الامير فخذ ركابه،كه اخذ
ركاب،متوقف است بر ركوب امير و اگر ركوب امير نبود،اخذ ركاب معنا ندارد.
و مانند:ان ملكت شيئا فتصدق به،كه
تصدق،خارجا متوقف است بر مالك بودن درهم و دينار و الا اگر مالك چيزى نباشد،تصدق
معنا ندارد.
و مانند:ان رزقت ولدا فاختنه،كه ختنه
كردن،متوقف است بر وجود ولد و الا اگر ولدى نباشد،ختنه معقول نيست.
و مانند:و لا تكرهوا فتياتكم على البغاء
ان اردن تحصنا،كه اكراه،متوقف است خارجا بر ارادۀ تحصن و تعفف و
الا اگر ارادۀ تعفف نبود،اكراه معقول نيست.و هكذا مثالهاى ديگر.
اسم الکتاب : شرح اصول فقه المؤلف : محمدى، على الجزء : 1 صفحة : 199