responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : شرح اصول فقه المؤلف : محمدى، على    الجزء : 1  صفحة : 105

الآن كه زايل شده است.

آيا صدق حقيقت است يا نه؟پس كاملا روشن شد كه شرايط مشتق اصولى كدام است.ضمنا روشن شد كه اوصاف خارجى مفارق،به هر سه قسمش،داخل در محل نزاع هست،چه اعراض،چه انتزاعيات و چه اعتباريات.

2.آيا نزاع در مشتق در اسم زمان هم جارى است؟

در اين مقدمۀ دوم،اشكالى را مطرح مى‌كنند و سپس جواب مى‌دهند.

اما ايراد:بعضى از اصوليان پنداشته‌اند كه نزاع اصوليان در مشتق كه آيا در خصوص ما تلبس يا در اعم از تلبس و ما انقضى عنه التلبس حقيقت است،در خصوص اسم زمان جارى نيست و بلكه در اسم زمان متفقا بايد گفت كه وضع شده براى خصوص ما تلبس بالمبدا فى الحال.

دليل مطلب اين است كه ما در بحث قبل گفتيم كه در مشتق اصولى،دو شرط معتبر است و شرط ثانى آن بود كه وصف از اوصافى باشد كه با زوال تلبس ذات به اين وصف،خود ذات،قابليت بقا را داشته باشد و الا اگر خود ذات هم،به زوال وصف، زايل شود ديگر موضوعى براى بحث ما باقى نمى‌ماند و اين شرط در اسماى زمان منتفى است به جهت اينكه در اسم زمان،ذات،خود زمان است و زمان حقيقى است غير قار و متصرم الوجود(ناآرام-بى‌قرار-ناپايدار).هر آنى كه مى‌رسد،آن قبلى و لحظۀ قبلى نابود شده و از بين رفته و ديگر بقايى ندارد تا ما بحث كنيم كه آيا صدق وصف عنوانى مشتق بر اين ذات حقيقت است يا مجاز؟ذاتى در كار نيست،ذات كه آن قطعه زمانى بود تصرمت و انعدمت و صارت كان لم يكن شيئا مذكورا.

مثال:فرض كنيد روز جمعه مقتل زيد بوده ذات يوم الجمعة است و وصف مقتل بودن براى زيد حال روز جمعه سپرى شد و روز شنبه از راه رسيد؛اينجا آن ذاتى كه متصف به وصف مقتل بودن بود،يوم الجمعة بود كه از بين رفته و اين ذاتى كه الآن با او سروكار داريم،يوم السبت است كه حقيقت ديگرى است و اين ذات،قبلا متصف به اين وصف نبوده تا بحث كنيم كه اطلاق حقيقت است يا مجاز؟پس نزاع مذكور در اسم زمان جارى نيست.

اسم الکتاب : شرح اصول فقه المؤلف : محمدى، على    الجزء : 1  صفحة : 105
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست