اسم الکتاب : فقه نظام اقتصادى اسلام المؤلف : اراکی، محسن الجزء : 1 صفحة : 291
نظريه
«رانت» است كه ريكاردو آن را در مورد توليد محصولات كشاورزى معتقد بود، و استوارت
ميل آن را به همه محصولات اعم از كشاورزى يا صنعتى تعميم داد، ژان استوارت ميل
معتقد بود ارزش هر كالا عبارت از هزينه توليد آن قسمت از محصول است كه از همه
گرانتر تمام شده است[1].
ماركس
با استفاده از انديشه اقتصاددانان پيشين نظريه ارزش- كار را پى ريزى كرد. به عقيده
ماركس در اشياء و اموال يك عنصر مشترك وجود دارد و آن كار انسانى است كه در آنها
متبلور گرديده است. بدين ترتيب ماركس نظريه كلاسيكها را مبنى بر اينكه ارزش بر
اساس هزينههاى توليد و يا بر اساس مبادله و قانون عرضه و تقاضا تعيين مىشود ردّ
كرد، و معتقد شد مبادله به ويژه مبادله مبتنى بر پول حقيقت را پنهان مىكند، پول
به اشياء ارزشى خرافاتى و تخيلاتى مىبخشد، و اساس ارزش هر كالا كار هزينه شده در
آن است، و منظور از كار مقدار كار متوسط اجتماعى است[2].
ماركس در تحليل ارزش كالا، هر كالايى را داراى دو نوع ارزش مىداند: ارزش مصرف، و
ارزش مبادله، ارزش مصرف همان فايده و منفعتى است كه از مصرف يك كالا به دست
مىآيد، و ارزش مبادله توان مبادلهاى يك كالا در جريان مبادله با كالاى ديگر است؛
زيرا هر كالايى در بازار تنها با كالاهاى ويژهاى قابل مبادله است.
مبادله
يك كالا با كالاى ديگر نشان دهنده وجود يك ارزش مساوى و برابر بين دو كالاست كه
نشان دهنده ارزش مبادلاتى هر يك از آن دو كالاست.
[1] . محمود منتظر ظهور، اقتصاد، ص 55، به نقل ازprinciples of polotical economy نوشته ژان استوارت ميل.