responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : درآمدى بر عرفان اسلامى المؤلف : اراکی، محسن    الجزء : 1  صفحة : 20

با توجه و دقت درمطالب ذكرشده، روشن مى‌گردد كه ميان فلسفه و عرفان از يكسو، وكلام و عرفان از سوى ديگر تفاوت‌هاى فراوانى وجود دارد كه بررسى همه آنها به بحث‌هاى طولانى نياز دارد. در اين جا با اختصار به برخى از مهم‌ترين تفاوت‌ها اشاره مى‌شود.

مهم‌ترين تفاوت‌هاى مسايل فلسفه و عرفان‌

1. موضوع عرفان ذات احديت است كه تجليات و صفات آن را مورد بحث قرار مى‌دهد. و از آنجا كه هيچ علمى به اثبات موضوع خود نمى‌پردازد، بلكه آن را ثابت شده تلقى مى‌كند، در عرفان نيز درباره اثبات وجود ذات احديت بحث نمى‌شود. در حالى كه همين مسئله، يعنى اثبات واجب، از مهم‌ترين مسايل فلسفه به شمار مى‌رود؛ زيرا موضوع فلسفه‌الهى، وجود مطلق است و وجوب از عوارض وجود مطلق به شمار مى‌رود.

2. مقولات كلى يا معقولات ثانيه از ديدگاه دو علم عرفان و فلسفه، وضعيت كاملا متفاوتى دارند. از ديدگاه عارف، مقولات كلى هم‌چون وحدت وكثرت؛ علت و معلول؛ جوهر و عرض؛ حادث و قديم؛ واجب و ممكن، آن‌گونه كه فيلسوف مى‌پندارد در خارج از ذهن حقيقت ندارد. فيلسوف، حقايق جهان هستى را به واحد وكثير؛ علت و معلول؛ جوهر و عرض؛ حادث و قديم و واجب و ممكن تقسيم مى‌كند و هستى را چندگونه مى‌شناسد. در حالى كه عارف، به هستىِ چندگونه معتقد نيست. او هستى را يكتا و يگانه مى‌بيند. و جز وحدت و وجوب و وجود كه عين يكديگرند، به حقيقتى وراى ذهن معتقد نيست. بلكه آنچه هست را يك وجود واحد واجب مى‌داند. به نظر عارف، كثرت در مقابل وحدت؛ عرض در مقابل جوهر؛ معلول در مقابل علت؛

اسم الکتاب : درآمدى بر عرفان اسلامى المؤلف : اراکی، محسن    الجزء : 1  صفحة : 20
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست