اسم الکتاب : درآمدى بر عرفان اسلامى المؤلف : اراکی، محسن الجزء : 1 صفحة : 19
به عقيده
عارف، وجود هر چيز به جز ذات احديت، مجازى و ظلى است. وجود حقيقى، تنها وجود واجبى
است و حقيقت اوست كه در همه جا جارى و سارى است و هر چيز جز ذات او، سايه و
جلوهاى از اوست. بنابراين، هستى از نظرعارف، مساوى با وجوب است و وجود مطلق كه
موضوع مورد بحث و بررسى فيلسوف است از نظر عارف، جز واجب الوجود نيست؛ زيرا وراى
واجب الوجود، چيزى جز نيستى و عدم مطلق نيست.
موضوع
در علم كلام، مبدأ و معاد و هر چيزى است بر آن متفرع مىشود، همانند نبوت و امامت.
در حالى كه موضوع عرفان، واجب الوجود يا ذات احديت است. بنابراين، علم كلام درباره
واجب از آن نظركه مبدأ هستى و خالق موجودات است بحث مىكند و براى مخلوقات به
فرجامى كه زندگى ديگر است اعتقاد دارد.
اين
علم زندگى ديگر را جايگاه ثواب و عقاب الهى و سراى جاودان مىداند و انبيا و اوليا
را از يك سو وسايط و طرقى ميان مبدأ و مخلوقات و از سوى ديگر وسايل و اسبابى در
جهت رساندن مخلوق به سعادت ابدى در سراى جاودان مىشناسد.
در
حالى كه عارف، به جز ذات احديت به چيزى نمىانديشد و معاد را عين مبدأ مىداند و
انبيا و اوليا را تجليات ظهور احدى و پرتو نور سرمدى مىشناسد و از همين روى موضوع
عرفان تنها «ذات احديت» است.
امّا
وجه اشتراك فلسفه وكلام و عرفان، در موضوع واجب الوجود يا ذات احديت است با اين
تفاوت كه ذات احديت، تمام موضوع در عرفان و جزء موضوع دركلام و جزئى يا مصداق
موضوع در فلسفه است.
اسم الکتاب : درآمدى بر عرفان اسلامى المؤلف : اراکی، محسن الجزء : 1 صفحة : 19