گفتنى
است كه نظريه «نصّ و تعيين الهى»، به معناى نفى و الغاى نقش و جايگاه سياسى مردم
در حكومت نيست؛ بلكه امت، نقش ويژه خود را دارد. قرآن تصريح مىكند كه امت، نقشى
اساسى در سلطه دارد و اين نقش همان قوت و قدرت بخشيدن به حكومت الهى است؛ چه اينكه
سلطه سياسى، قدرت و فعليت خود را تنها از پذيرش رهبر توسط مردم و اطاعت آنان از او
و يارى شدن وى به وسيله آنها كسب مىكند. اگر مردم رهبر را نپذيرند و به رهبرى
سياسى او تن ندهند، رهبر سياسى هرگز نمىتواند ملت خود را فرمانروايى و رهبرى كند
يا عدلى را بر پاى دارد يا ظلمى را براندازد و با ستمگران به ستيز برخاسته و با
ظالمان، مبارزه كند.