اسم الکتاب : اصول فقه نوين المؤلف : اراکی، محسن الجزء : 1 صفحة : 436
محتمل
القرينيه متّصل اين شرط محرز نخواهد شد و لهذا اصل ظهور كلام در قصد تفهيم مختل
مىشود. در حالى كه ظهور حال فاعل مختار مريد در اراده فعل مشروط به هيچ شرطى
نيست.
بنا
بر آنچه گفتيم معلوم شد:
\*
نفى ظهور كلام در دلالت بر مدلول تصديقى دوم گاه ناشى از انتفاى ظهور حال در خطاب
يا وجود قرينه بر نفى قصد خطاب است، و گاه به سبب اجمال ناشى از اقتران كلام به
متّصل محتمل القرينيه بر نفى قصد خطاب است.
\*
اجمال در مدلول تصديقى دوم، بر دو گونه است: اجمال در قصد خطاب، و اجمال در مقصود
به خطاب. اجمال در قصد خطاب، آنجاست كه ظهور كلام در اصل قصد خطاب مختل مىشود و
در صورت تحقّق اين نوع از اجمال، راهى براى رفع آن وجود ندارد. و اجمال در مقصود
به خطاب آنجاست كه ظهور كلام در مقصود بودن مخاطب معين مختل شود. نظير آنجا كه
خطاب متوجه كسى است لكن احتمال مىرود شخص ديگرى مقصود بوده و خطاب از نوع «إياكَ
أعنى، واسمَعِى يا جارة» باشد، كه اين نوع اجمال به سبب اقتران كلام با محتمل
القرينيه بر عدم قصد خطاب به مخاطب معين، بهوجود مىآيد و در اينجا نيز قاعده يا
اصل عقلائى عامى كه رفع اين اجمال كند، وجود ندارد.
\*
نوع سوم: اجمال در مدلول تصديقى سوم:
اختلال
در مدلول تصديقى سوم بر دو گونه اصلى است كه به تبع آن، اجمال در مدلول تصديقى سوم
نيز به همان دو گونه اصلى قابل تقسيم است:
1)
اختلال در مدلول تصديقى بهمعناى «انتفاى مدلول تصديقى سوّم»: نظير آنجا كه
گويندهاى سخنى را از روى هزل محض و فقدان كامل اراده جدّى به مدلول تصوّرى و
استعمالى كلام انشا كند. در موارد نسب اخبارى اين نوع اختلال- اختلال هزلى- در
جايى تحقّق مىپذيرد كه انشا كننده نسبت اخبارى نظير «جاءَ زيدٌ» در واقع هيچگونه
قصد اخبار نداشته باشد و مثلًا مقصود او از انشاى اين نسبت اخبارى، صرفاً دفع خطر
اسم الکتاب : اصول فقه نوين المؤلف : اراکی، محسن الجزء : 1 صفحة : 436