اسم الکتاب : اصول فقه نوين المؤلف : اراکی، محسن الجزء : 1 صفحة : 168
توضيح
اينكه: هنگامى كه متكلّم لفظى را
به عنوان حكايت از معنا به كار مىبرد؛ بدون آنكه سامع با معناى لفظ آشنا باشد در
اينجا لفظ براى سامع حكايت از معنا ندارد؛ لكن اگر متكلّم وسيلهاى به كار برد كه
حكايت لفظ را از معناى معينى مىرساند سامع لفظ را حاكى از معنا مىبيند و در
نتيجه ذهن سامع خاصّيت حكايت از معنا را به لفظ مىدهد. در اينجا نوعى تقليد به
كار رفته است، يعنى ذهن سامع به تقليد از ذهن متكلّم لفظ را حاكى از معنا قرار
مىدهد و به لفظ خاصّيت حكايت از معنا مىبخشد. ياد گيرى زبان توسط كودك با همين
مكانيزم صورت مىگيرد. ذهن كودك به تقليد از ديگران لفظ را حاكى از معنا مىبيند و
خاصّيت حكايت از معنا را به لفظ مىدهد، مكانيزم اصلى ياد گيرى زبان به وسيله كودك
همين تقليد ذهنى است، تقليد ذهن كودك در حاكى كردن لفظ از معنا. البته تقليد ذهن
كودك در حكايت لفظ از معنا نياز به محرك ذهن دارد. در اينجا نياز به عاملى است كه
ذهن را تحريك كند تا اين عمل تقليد را انجام دهد (يعنى: عمل حاكى نمودن لفظ از
معنا به تقليد از ذهن ديگران).
اين
تحريك، با شيوههاى آموزش زبان صورت مىگيرد. مثلًا معلّم زبان يا مادر، سيب را به
كودك نشان مىدهد و مىگويد: «سيب». كودك، از اين رفتار حاكى بودن لفظ سيب را از
معناى سيب در نزد معلّم يا مادر مىفهمد وقتى كودك حاكى بودن لفظ سيب از معناى سيب
را نزد معلّم يا مادر دانست ذهن كودك به فعاليت مىپردازد و به تقليد از آنچه از
مادر و معلّم فرا گرفت لفظ سيب را حاكى از معناى سيب قرار مىدهد و بدينوسيله لفظ
سيب در ذهن كودك حاكى از معناى سيب مىشود.
نتيجه
ششم:
اعتبار
حكايت لفظ از معنا در بسيارى مواقع مقدم بر حكايت حقيقى لفظ از معناست؛ نظير
آنجايى كه واضع لفظ را براى معنايى اعتبار مىكند سپس اين اعتبار به سبب استعمال
به حكايت حقيقى لفظ از معنا تبديل مىشود، چنانكه در تبيين مراحل اعتبار حكايت لفظ
از معنا بيان كرديم.
لكن،
در برخى مواقع حكايت حقيقى لفظ از معنا مقدم بر اعتبار حكايت لفظ از معنا مىشود،
نظير آنجايى كه لفظى به وسيله قرينه در معنايى به كار برده مىشود، و پس از مدتى
در
اسم الکتاب : اصول فقه نوين المؤلف : اراکی، محسن الجزء : 1 صفحة : 168