مسأله
2236- مزارعه آن است كه مالك با زارع به اين قسم معامله كند كه زمين را در
اختيار او بگذارد تا زراعت كند و مقدارى از حاصل آن را به مالك بدهد.
مسأله
2237- مزارعه چند شرط دارد:
«اول»
آنكه صاحب زمين به زارع بگويد زمين را براى زراعت به تو واگذار كردم، و زارع هم
بگويد قبول كردم، يا بدون اينكه حرفى بزنند، مالك زمين را به زارع به قصد زراعت
واگذار كند و زارع قبول نمايد.
«دوم»
صاحب زمين و زارع هر دو مكلّف و عاقل باشند با قصد و اختيار خود مزارعه را انجام
دهند و سفيه نباشند يعنى مال خود را در كارهاى بيهوده مصرف نكنند.
«سوم»
مالك و زارع از تمام حاصل زمين ببرند، پس اگر مثلا شرط كنند كه آنچه اول يا آخر
مىرسد، مال يكى از آنان باشد، مزارعه باطل است.
«چهارم»
سهم هر كدام نصف يا ثلث حاصل و مانند اينها باشد، پس اگر مالك بگويد در اين زمين
زراعت كن و هرچه مىخواهى به من بده، صحيح نيست، و همچنين است اگر مقدار معيّنى از
حاصل را مثلا ده من فقط براى زارع يا مالك قرار دهند.
«پنجم»
مدّتى را كه بايد زمين در اختيار زارع باشد معيّن كنند و بايد مدّت به قدرى باشد
كه در آن مدّت بدست آمدن حاصل ممكن باشد، و اگر اول مدّت را روز معيّنى و آخر مدّت
را رسيدن حاصل قرار دهند كافى است.