مسأله
2230- اگر «جاعل» مزد معيّنى براى كار قرار ندهد، مثلا بگويد هر كس بچه
مرا پيدا كند پولى به او مىدهم و مقدار آن را معيّن نكند، چنانچه كسى آن عمل را
انجام دهد، بايد مزد او را به مقدارى كه كار او در نظر مردم ارزش دارد بدهد.
مسأله
2231- اگر «عامل» پيش از قرارداد كار را انجام داده باشد يا بعد از
قرارداد، به قصد اينكه پول نگيرد انجام دهد، حقّى به مزد ندارد.
مسأله
2232- پيش از آنكه «عامل» شروع به كار كند، «جاعل» مىتواند «جعاله» را
بهم بزند.
مسأله
2233- بعد از آنكه «عامل» شروع به كار كرد، اگر «جاعل» بخواهد جعاله را
بهم بزند اشكال دارد.
مسأله
2234- «عامل» مىتواند عمل را ناتمام بگذارد، ولى اگر تمام نكردن عمل
اسباب ضرر «جاعل» شود، بايد آن را تمام نمايد. مثلا اگر كسى بگويد هر كس چشم مرا
عمل كند فلان مقدار به او مىدهم و دكتر جرّاحى شروع به عمل كند، چنانچه طورى باشد
كه اگر عمل را تمام نكند، چشم معيوب مىشود، بايد آن را تمام نمايد و در صورتى كه
ناتمام بگذارد، حقّى به «جاعل» ندارد.
مسأله
2235- اگر «عامل» كار را ناتمام بگذارد، چنانچه آن كار مثل پيدا كردن اسب
است كه تا تمام نشود، براى «جاعل» فائده ندارد، «عامل» نمىتواند چيزى مطالبه كند
و همچنين است اگر «جاعل» مزد را براى تمام كردن «عمل» قرار بگذارد مثلا بگويد هركس
لباس مرا بدوزد ده تومان به او مىدهم، ولى اگر مقصودش اين باشد كه هر مقدار از
عمل كه انجام گيرد، براى آن مقدار مزد بدهد، «جاعل» بايد مزد مقدارى را كه انجام
شده به «عامل» بدهد، اگرچه احتياط اين است كه به طور مصالحه يكديگر را راضى
نمايند.