ولى اگر قبول كند و سائر شرايط فراهم باشد، حج بر
او واجب مىشود.
مسأله
30- بذل مال با وصيت نيز تحقق پيدا مىكند، مانند اينكه متوفّى وصيت كند
كه مالى را به شخصى براى انجام حج بدهند و يا اينكه به وصيّش بگويد كه از ثلث
مالش، هزينه حج شخصى را بپردازد.
مسأله
31- استطاعت بذلى با پرداخت كليه هزينه سفر حج از قبيل هزينه رفتن و
برگشتن و مصارف انجام مناسك حج، محقق مىشود، و پول قربانى نيز جزء هزينههاى حج
است، بنابراين اگر بذلكننده از دادن پول قربانى امتناع نمود، قبول بذل واجب نيست،
مگر آنكه گيرنده شخصا توانايى خريد قربانى را داشته باشد؛ و امّا كفارات، بر عهده
خود شخص است نه بر بذلكننده.
مسأله
32- در استطاعت بذلى فرقى نمىكند كه بذلكننده مال را به خود گيرنده
بدهد و يا اينكه متكفّل مخارج حج او شود؛ مثلا به او بگويد «به حج برو و خرجت بر
عهده من باشد» و يا اينكه او را همراه خود به حج ببرد.
مسأله
33- اگر كسى به ديگرى بگويد از طرف من قرض بگير و با آن حج انجام بده،
اين كار بر او واجب نيست.
مسأله
34- بر گيرنده بذل، فقط حجى كه در شرع مقدس در صورت استطاعت، وظيفهاش
بود واجب مىگردد؛ بنابراين اگر فاصله وطن و مسكنش از مسجد الحرام شانزده فرسخ و
يا بيشتر باشد، وظيفهاش در صورت استطاعت، حج تمتّع خواهد بود، و اگر