فَعَلَيْهِنَّ نِصْفُ ما عَلَى الْمُحْصَناتِ مِنَ الْعَذابِ. يعنى عذاب كنيزان نصف عذاب زنان آزاد شوهردار است.[2]
در مورد لواط و زنا آمده است:
وَ الَّذانِ يَأْتِيانِها مِنْكُمْ فَآذُوهُما فَإِنْ تابا وَ
أَصْلَحا فَأَعْرِضُوا عَنْهُما إِنَّ اللَّهَ كانَ تَوَّاباً رَحِيماً. يعنى: آن دو نفرى را از شما كه مرتكب لواط و زنا شدند، آزار رسانيد،
پس اگر توبه كردند و اصلاح شدند با آنان كارى نداشته باشيد، همانا خداوند
توبهپذير و مهربان است.[3]
در آيه مربوط به حدّ قذف آمده است:
إِنَّ الَّذِينَ يَرْمُونَ الْمُحْصَناتِ الْغافِلاتِ
الْمُؤْمِناتِ لُعِنُوا فِي الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ وَ لَهُمْ عَذابٌ عَظِيمٌ. يعنى: كسانى كه به زنان شوهردار با ايمان بىخبر، تهمت مىزنند، در دنيا
و آخرت لعنت شدهاند و عذاب سهمگينى دارند.[4]
استدلال به اين آيه مبتنى بر آن است كه مراد از «لَهُمْ عَذابٌ عَظِيمٌ» هم عذاب در دنيا
يعنى حد قذف- و عذاب در آخرت باشد.
در بيان حد سرقت آمده است:
«وَ السَّارِقُ وَ السَّارِقَةُ فَاقْطَعُوا أَيْدِيَهُما جَزاءً
بِما كَسَبا نَكالًا مِنَ اللَّهِ وَ اللَّهُ عَزِيزٌ حَكِيمٌ. يعنى: دست مرد و زنى را كه دزدى كردهاند قطع كنيد، اين سزاى كار
آنان و عذابى از جانب خداوند است و خداوند عزيز و حكيم است.[5]
آيهاى كه حد محاربه را بيان كرد، نيز دلالت بر شديد بودن كيفر آن
دارد، كيفرهايى مانند كشتن و به صليب كشيدن و بريدن دست و پا در اين آيه همه به
صيغه تفعيل آمده است كه دلالت بر تشديد فعل دارد و آنچه از آن فهميده مىشود شديد
كردن كيفر است.
از بررسى آيات حدود كه ريشه تشريع اين حدود هستند چنين به دست مىآيد
كه