آن كيفر اقتضا مىكند- شرطى لازم بوده و
بخشى از كيفر است يا چنين نيست؟ اگر از اين ادله به دست نياورديم كه دردناك بودن
كيفر در اجراى حدود و تعزيرات شرط است، مقتضاى اصل، جواز بىحس كردن محكوم است.
بلكه شايد بتوان گفت: در صورتى كه محكوم، خواهان بىحس كردن خود بوده و امكان آن
نيز فراهم باشد، اجراى حد بر او بدون بىحس كردن او حرام است؛ زيرا آزار رساندن به
شخص مسلمان جز در موارد كيفرهاى مقرر شرعى، حرام است و مفروض نيز آن است كه دردناك
بودن كيفر و ايجاد درد در محكوم، جزو اصل كيفر نيست.
اما آنچه از ادله حدود و تعزيرات به دست مىآيد اين است كه دردناك
بودن كيفر به مقدار متعارف آن، شرطى لازم بوده و جزو اصل كيفر قرار داده شده است.
در نتيجه، بىحس كردن محكوم هنگام اجراى كيفر به گونهاى كه درد تازيانه يا قطع
عضو را احساس نكند، جايز نيست. رأى صحيح همين است و به چند بيان مىتوان آن را
تقريب كرد.
تقريب اول، استدلال به آيات حدود
بيشتر آيات شريفهاى كه متعرض بيان حدود شدهاند، بر اين نكته دلالت
دارند كه دردناك بودن كيفر و آزردن محكوم، شرط كيفرهاى مقرر بوده و جزو مفهوم آنها
است.
در آيات مربوط به حد زنا و فحشاء، تعبير «عذاب» و «ايذاء» آمده است:
الزَّانِيَةُ وَ الزَّانِي فَاجْلِدُوا كُلَّ واحِدٍ مِنْهُما
مِائَةَ جَلْدَةٍ وَ لا تَأْخُذْكُمْ بِهِما رَأْفَةٌ فِي دِينِ اللَّهِ إِنْ
كُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ وَ لْيَشْهَدْ عَذابَهُما
طائِفَةٌ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ. زن و مرد زناكار را هر يك،
صد تازيانه بزنيد و در اجراى احكام دين خدا نسبت به آنان رحم نورزيد اگر به خدا و
آخرت ايمان داريد، و بايد گروهى از مؤمنان شاهد عذاب كشيدن آنان باشند.[1]
ممكن است گفته شود كه عنوان «جلد» (تازيانه) دلالت صريحى بر شرطيت
دردناك بودن و آزار داشتن ندارد. در پاسخ بايد گفت: ذيل آيه صريحاً عذاب كشيدن را
بيان كرده است، بلكه صدر آيه نيز به قرينه «وَ
لا تَأْخُذْكُمْ بِهِما رَأْفَةٌ» دلالت بر عذاب دارد.
در آيه مربوط به لعان آمده است:
وَ يَدْرَؤُا عَنْهَا الْعَذابَ أَنْ تَشْهَدَ أَرْبَعَ شَهاداتٍ
بِاللَّهِ إِنَّهُ لَمِنَ الْكاذِبِينَ. يعنى اگر چهار شاهد
سوگند به اسم الله ياد كردند كه شوهر دروغ مىگويد، عذاب از زن برداشته