اسم الکتاب : گزيده شناخت نامه قرآن بر پايه قرآن و حديث المؤلف : محمدی ریشهری، محمد الجزء : 1 صفحة : 370
5/ 6 آه عميق كشيدن اويس قَرَنى
175.
المستدرك على الصحيحين- به نقل از هرم بن حيّان عبدى-: به كوفه وارد
شدم و تنها آرزويم ديدن اويس قرنى بود. در جستجوى او بر آمدم و سراغش را مىگرفتم
تا اين كه هنگام نيمروز، او را ديدم كه در ساحل فرات، تنها نشسته است.... گفتم:
برادرم! آياتى از كتاب خدا را برايم بخوان تا آنها را از زبان تو بشنوم؛ چرا كه تو
را به خاطر خدا، سختْ دوست مىدارم. چند دعايى و توصيهاى [نيز] بكن تا آنها را از
تو به ياد بسپارم.
پس
در ساحل فرات، دستم را گرفت و گفت: پناه مىبرم به خداى شنواى دانا، از شيطانِ
رانده شده! به نام خداى مهرگسترِ مهربان.
سپس
آهى بلند كشيد و در جا گريست. آن گاه گفت: پروردگارِ بلندمرتبهام فرموده و
درستترين سخن، فرموده اوست و راستترين سخن، سخن او و زيباترين كلام، كلام اوست:
«و ما آسمان و زمين و آنچه را ميان آنهاست، به بازى نيافريديم. آنها را جز به حق،
خلق نكرديم» تا رسيد به: «كسى را كه خدا رحمت كرده است؛
زيرا اوست همان ارجمند مهربان»[1].
سپس
آهى بلند كشيد و خاموش شد. به او كه نگريستم، به نظرم آمد كه از هوش رفته است.[2]