اسم الکتاب : اخباريگرى، تاريخ و عقايد المؤلف : بهشتى، ابراهيم الجزء : 1 صفحة : 92
مىكنند، تقليد خوانده نمىشود؛[1]
زيرا كسانى كه به احاديث اهل بيت (عليهم السلام) رجوع مىكنند، به قول خدا و
رسولالله و ائمه هدى (عليهم السلام) عمل كردهاند و نه به قول آن راوىِ حديث.[2]
اما موضوع سخن در اينجا، ديگر ادّعاى اخباريان است كه معتقدند محدّثان اماميه نيز
در سدههاى نخست، اجتهاد و تقليد را حرام مىدانستهاند؛ چنان كه استرآبادى، به
مرحوم كلينى استناد مىكند كه در الكافى، اجتهاد و تقليد را به صراحت، حرام خوانده
است.[3] به اعتقاد مرحوم مجلسى، شيخ
صدوق نيز چنين رويكردى داشته است:
شيخصدوق، از
عالمان بزرگ اماميه و از كسانى است كه پيرو آثار ائمه (عليهم السلام) بودهاند و
از آرا و اهوا پيروى نمىكرده است. از اين روست كه اكثر اصحاب ما، كلام او و پدرش
علىبن بابويه را به منزله نصّ و اخبار تلقى كردهاند.[4]
شيخحسين
كركى نيز پرهيز از اجتهاد را نه فقط به محدّثان امامى در سدههاى نخست، كه حتى به
بزرگانى چون شيخمفيد، سيدمرتضى، شيخطوسى، و سلار بن عبدالعزيز نيز نسبت داده و
اختلافات عالمان آن عصر را ناشى از اختلاف نصوص دانسته است.[5]
ارزيابى
ادعاى اخباريان
با مراجعه به
آثار روايى و كتب حديثى، درمىيابيم كه اخباريان بهدرستى ادّعا مىكنند كه
محدّثان امامى در سدههاى نخست، اجتهاد و تقليد را نفى مىكردهاند؛ چنان كه سيد
مرتضى[6] و ديگر اصوليان آن عصر نيز
آنان را مخالف اجتهاد معرّفى كردهاند. ابوجعفر احمدبن محمّدبن خالد برقى، در كتاب
المحاسن بابى به نام