اسم الکتاب : اخباريگرى، تاريخ و عقايد المؤلف : بهشتى، ابراهيم الجزء : 1 صفحة : 78
امتثال نمودم
و به تأليف الفوائد المدنية موفّق شده [ام، كه اين كتاب] به مطالعه شريف ايشان
مشرّف شد، پس تحسينِ اين تأليف كردند و ثنا بر مؤلّفش گفتند.[1]
با اين همه، برخى در دايره ارشادات ميرزا
محمّد و اين كه آيا در حدّ تشويق به آموزش حديث بوده يا نكات بنيادينى هم به وى
آموخته، تشكيك كردهاند، گرايش استاد را نيز غيراخبارى مىدانند و حتى انتساب
دانشنامه شاهى را به محمدامين نمىپذيرند.[2]
ولى افزون بر اين كه عدّهاى از معاصران محمّدامين،[3]
همچون شيخحرّ عاملى و ميرزا عبدالله اصفهانى،[4]
دانشنامه شاهى را از كتب او شمردهاند، خود ملا محمّدامين استرآبادى در كتاب
الفوائد المدنية نيز همين مطلب را گفته كه: «استادم ميرزامحمّد، مرا در اين طريقه
تشويق و تحسين كرده است».[5] بههرحال، نمىتوان انكار كرد
كه بعضى از علما بهويژه ميرزامحمّد استرآبادى، با راهنمايى و شاگردپرورى،
زمينهساز توجه به روش اخبارى بودهاند و او محمّدامين را به اين طريقه تشويق كرده
است، تا جايى كه برخى، ميرزامحمّد را مؤسّس حقيقىِ اخباريگرى مىدانند.[6]
5. اصحاب حديث يا محدّثان
چنان كه گذشت، يكى از دستهبندىهاى
شناختهشده ميان عالمان شيعه در سدههاى سوم و چهارم- كه در ميان اهل سنّت نيز با
تعاريفى مشابه، به كار مىرفت[7]-، بر اساس اختلاف در منبع معرفت
و شيوه استدلال در مسائل دينى بوده است. «متكلّمان» يا «كلاميه»، گروهى بودند كه
در مباحث اعتقادى، دلايل عقلى را معتبر