اسم الکتاب : اخباريگرى، تاريخ و عقايد المؤلف : بهشتى، ابراهيم الجزء : 1 صفحة : 76
اخباريان را
داشتهاند»[1] و اين شيوه اخبارى، تا آخر زمان
غيبت صغرا، بلكه در اوايل غيبت كبرا، در ميان فضلا و فقهاى اماميه شايع و رايج
بوده است. تا اين كه در قرن چهارم به بعد، عدّهاى مانند ابن ابىعقيل عمّانى (م
329 ق) و ابنجنيد عامل به قياس (م 381 ق)، از اين خط منحرف شدند و با تأثير از
طريقه اهلسنت، در استنباط احكام به عقل اعتماد كردند. شيخمفيد (م 413 ق) نيز كه
به آندو، حسنظنّ داشت، از آنان پيروى كرد. شاگردان شيخمفيد مانند سيدمرتضى (م
436 ق) و شيخطوسى (م 460 ق) نيز پس از وى، اكثر قواعد اصول عامّه را در تصانيف
خود آوردند و به آنها ملتزم شدند. در ادامه، علامهحلّى، محقّقحلّى، و شهيد اوّل
و ثانى، راه شيخطوسى را ادامه دادند.[2]
علامه كه متبحّرتر از ابنجنيد و ابنابىعقيل و شيخمفيد بود، شيوه اخباريان و
عامه را تركيب كرد و آن روش تركيبى را گسترش داد و در اجتهادات فقهى خويش، به كار
برد.[3]
شش. گامهايى براى بازگشت به حديث
همزمان، گروه ديگرى از عالمان كه به احاديث
گرايش يافته بودند، گامهايى را در جهت ترويج احاديث شيعه و احياى علم حديث در
اصفهان برمىداشتند؛[4] كسانى چون: درويش محمّدبن حسن
نطنزى (م 1003 ق)، شاگرد شهيد ثانى و محقّق كركى (م 940 ق)[5]-
كه شهيد قاضى نورالله شوشترى (م 1098 ق) نيز در مجالس المؤمنين،[6]
از انديشههاى درويشمحمّد پيروى كرد-؛ و نيز ملاعبدالله شوشترى (م 1021 ق) شاگرد
مقدّس اردبيلى،[7] كه حتى در مناظراتى با ديگر
علما،