اسم الکتاب : اخباريگرى، تاريخ و عقايد المؤلف : بهشتى، ابراهيم الجزء : 1 صفحة : 72
دانست؛ گرچه
به دليل ارتباط تنگاتنگ فقها با مردم، بازتاب اين رويكرد را بيشتر در فقه مىتوان
ديد؛ چندآن كه مخالفان اين رويكرد را «مجتهد» يا «اصولى» مىنامند؛ حالآن كه در
تفسير و عقايد، اين دو اصطلاح بهكارنمىرود. نگارش آثار فلسفى يا تفسيرى با
محوريت حديث؛ مانند اسفار اربعة و تفسير صافى، نشانه همين پديده است.
گفتيم كه اين پديده، همزمان در ميان شيعيان و
اهل سنت رخنمود. پس نبايد از عوامل مشترك در دو جامعه، و از تأثيرات هريك بر
ديگرى، چشم پوشيد. با اين حال، شگفت است كه برخى، ميرزامحمّد استرآبادى و ملا
محمّدامين را متأثّر از جوّ تفكّر سلفى ابنتيميه و اهلحديث از اهلسنت دانستهاند
و معتقدند كه چون مذهب مالك بر حوزههاى علميه مكّه و مدينه سيطره داشتكه اساس
فقه خود را ظواهر آيات و روايات، و مخالفت با اهلاجتهاد و رأى و قياس قرار داده-،
آندو نيز در زمان سكونتشان در آن سامان، تحت تأثير مذهب مالك و جوّ سلفىگرى، به
مخالفت با اجتهاد و مجتهدان پرداختند و اخباريگرى را تأسيس كردند. چنان كه بعدها
تحتتأثير همين جوّ علمى بود كه شيخمحمّدبن عبدالوهاب نجدى (1115- 1206 ق) فرقه
وهابيت را در نجد بهراه انداخت و شاه ولىالله احمدبن عبدالرحيم فاروقى دهلوى
(1110- 1176 ق) مسلك اهلحديث را در دهلى هند تأسيس كرد.[1]
حتى اگر بپذيريم كه چنين عاملى بىتأثير هم
نبوده و گرايش حديثى را در شخصى چون ملامحمّدامين تقويت كرده است؛ هرگز نمىتوان
آن را به تنهايى، علّت تحوّل فكرى چنان عالمانى شمرد؛ چه رسد به اين كه آن را از
عوامل پيدايش مكتبى پردامنه بپنداريم.[2]
البته همزمانىِ دوجريان، همواره غلطانداز است و شبهه وجود رابطه
[1]. ر. ك: دانشنامه ايران و اسلام، مدخل« ابن عبدالوهاب»؛ دانشنامه
ادب فارسى در هند، مدخل« شاهولىالله دهلوى».
[2]. گرايش محدّثان اماميه، تأكيد بر احاديث اهلبيت است كه ملا
محمّدامين استرآبادى آن را تقويت كرد و كمترين فرق او با سلفيه سنّى مذهب،
نپذيرفتن حجّيت ظاهر احاديث نبوى است( ر. ك: الفوائد المدنية، ص 135- 136).
اسم الکتاب : اخباريگرى، تاريخ و عقايد المؤلف : بهشتى، ابراهيم الجزء : 1 صفحة : 72