اسم الکتاب : اخباريگرى، تاريخ و عقايد المؤلف : بهشتى، ابراهيم الجزء : 1 صفحة : 69
نصگرايى را
واكنشى به گرايشهاى صوفيانه شمرد، و هم مىتوان آن را از پيامدهاى رواج تصوّف
دانست.[1]
نقش ديگر تصوّف در زمينهسازى براى مكتب
اخبارى، مربوط به شيوه استفاده از حديث است. اوّلًا: بايد بدانيم كه صوفيه
همانگونه كه نسبت به مذاهب بىقيد بودند، در نقل حديث نيز تساهل روامىداشتند و
آثار عرفانى صوفيان، پر از احاديث مرسلهاى است كه هيچ سندى برايشان ذكر نشده است.
ثانياً: سيد حيدر آملى نيز مسلك تصوّف را پىمىگرفت و از آنجا كه مجتهدى امامى
بود، احاديث بىسندِ فراوانى از اخبار اهل سنت، از طريق آثار عرفانى او به درون
آثار شيعى راهيافت. ابن ابى جمهور احسايى (زنده در 901 ق) نيز در كتاب عوالى
اللئالى، گويا به پيروى از سيد حيدر آملى، همين شيوه را پيشگرفت و احاديث
پُرشمارى را از روايات سنى به مجامع حديثى شيعه راهداد. روشن است كه چنين جريانى،
خيزش گروهى از عالمان و فقيهان علاقهمندان به حديث را درپى داشته باشد.[2] اما ابن ابىجمهور را از يك جهت
نيز بايد در ميان خطشكنان يورش اخباريگرى بهشمار آورد؛ زيرا تساهل او در نقل
احاديث ضعيف السند و پرهيز از ذكر سند، به پشتوانه جايگاه علمىاش در ميان فقيهان
شيعه، زمينهساز يا مروّج نوعى نصگرايى شد. اين ويژگى را بايد از مشتركات او و
اخباريان شمرد.
البته درباره ابن ابىجمهور احسايى، سخن بسيار
گفته شده و برخى او را صاحب رسالهاى با عنوان العمل بأخبار أصحابنا، دانستهاند و
از اين طريق،
مدعىاند كه در هموار كردن راه براى پيدايش و
پويش اخباريگرى، نقش مهمّى داشته است.[3]
هرچند تمايل او به صوفىگرى، نشان مىدهد كه مرام او تا اندازهاى، همافق با
اخباريان است؛ در مجموع هيچ دليل استوارى بر گرايش اخبارى او، در دست
[1]. البته در پى مبارزه علما با گرايشهاى صوفيانه و تيره شدن روابط
شاهان صفوى با صوفيه، تصوّف پس از چندين دهه، نفوذ و قدرت خود را از دست داد( ر.
ك: تاريخ حديث شيعه در سدههاى هشتم تا يازدهم هجرى، ص 275- 276؛ فرهنگ و تمدّن
اسلامى، على اكبر ولايتى، ص 157 و 83- 85).
[2]. تاريخ تشيع در ايران؛ از آغاز تا طلوع دولت صفوى، رسول جعفريان، ص
762.
[3]. ادوار اجتهاد، ص 338، كيهان انديشه، ش 13، ص 20؛ دايرة المعارف بزرگ
اسلامى، ج 7، ص 160.
اسم الکتاب : اخباريگرى، تاريخ و عقايد المؤلف : بهشتى، ابراهيم الجزء : 1 صفحة : 69