اسم الکتاب : اخباريگرى، تاريخ و عقايد المؤلف : بهشتى، ابراهيم الجزء : 1 صفحة : 68
توجه به نصوص
دينى است. نقش حديث در بازسازى ماهيت شيعه، باعث بالا رفتن ارزش حديث در نگاه
شاهان صفوى و عالمان دينى مىشد.
سه. نفوذ تصوّف
در شمار پديدههايى كه زمينهساز نصگرايى در
اين دوره بودهاند، از گسترش تصوّف در سرزمينهاى اسلامى و ايجاد علاقهاى عمومى
به گرايشهاى صوفيانه نيز بايد نام برد.[1]
اين موج پيوندِ تشيّع و تصوّف كه از سده هشتم و با نقش بىبديل فقيهى امامى به نام
سيد حيدر آملى آشكار شده بود، ديگر خطرساز مىنمود؛[2]
هم از ديد فقيهان و عالمان دينى و هم براى شاهان صفوى. به ويژه در سدههاى نهم و
دهم كه در صوفيان ميل به قدرت نيز پيدا شده بود و براى رسيدن به هدف، بر دامنه و
حجم فعاليتهاى خود بسيار افزودند. از يك سو، تصوّف مىكوشيد تا به جاى عقل و
استدلال، تأويل و اشراق را جاىگزين كند و اخباريگرى در پىِ نشاندن نص به جاى آن
بود. پس هردو، در مبارزه با عقل همسو بودهاند.[3]
اما از سوى ديگر، عالمان شيعه براى دفع خطرى
كه از ناحيه تصوّف حس مىكردند، نيازمند پرداختنِ بيش از پيش به احاديث بودند؛ مگر
مىتوان در برابر كسى كه عقل را مرجع انديشه نمىداند، استدلال عقلى آورد؟ پس براى
يافتن پاسخى از جنس مستندات صوفيان، چارهاى جز استفاده از احاديث نبود. اين
ناگريزى، مىتوانست دامان مخالفان اخباريگرى
را نيز بگيرد.[4] پس هم مىتوان
[1]. براى نمونهاى از تأثير صوفيان بر حديث و عرفان شيعه، ر. ك: تاريخ
حديث شيعه در سدههاى هشتم تا يازدهم هجرى، ص 193، و براى نقش صوفيه در افزايش
گرايش به حديث: ص 272. البته گسترش تصوّف در سدههاى هفتم و هشتم هجرى، به دليل
پرهيز صوفيه از التزام به مذهبى خاص و خنثا كردنِ تسنّن، در آغاز، زمينهساز رشد
تشيع در ايران گشت؛ ولى پس از آن، مانعى براى رشد بيشتر تشيع نيز به شمار مىآمد(
تاريخ تشيع در ايران؛ از آغاز تا طلوع دولت صفوى، رسول جعفريان، ص 15).
[2]. تاريخ تشيع در ايران؛ از آغاز تا طلوع دولت صفوى، رسول جعفريان، ص
762.
[3]. اين كه بسيارى از بزرگان اخبارى، متهم به تصوّف يا گرايشهاى
صوفيانه شدهاند، آيا نشانه نوعى سازگارى يا پيوند احتمالى ميان اخباريگرى و
صوفيگرى نيست؟
[4]. براى توضيحات بيشتر در اينباره، ر. ك: تاريخ حديث شيعه در سدههاى
هشتم تا يازدهم هجرى، ص 272.
اسم الکتاب : اخباريگرى، تاريخ و عقايد المؤلف : بهشتى، ابراهيم الجزء : 1 صفحة : 68