responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : اخباريگرى، تاريخ و عقايد المؤلف : بهشتى، ابراهيم    الجزء : 1  صفحة : 67

در سوى ديگر داستان، جامعه اهل سنّت قرار داشت كه خلافت عثمانى را به رسميت شناخته بود و متأثر از عوامل جنگ‌افروز، در برابر شيعيان قرار گرفت. آنان كه پيش‌تر «مخالفان» تشيع بودند، چنان بر مخالفت خود افزوده بودند كه اينك ديگر «دشمن» شيعيان شمرده مى‌شدند. جامعه شيعه نيز آمادگى برخورد با چنين چرخشى را داشت و به شهادت رساندن عالمان بزرگى چون شهيد ثانى را گواه اين دشمنى مى‌شمرد. در چنين اوضاعى، طبيعى مى‌نمود كه شيعيان با هرآنچه رنگ و بويى از اهل سنت دارد، مخالفت كنند و به هرحق و ناحقى از آنان، بدبين باشند،[1] چندآن كه استفاده از عقل و كم‌توجهى به حديث، سوغات ناپسند اهل سنت براى عالمان شيعه انگاشته شد.

دو. نياز به حديث براى اثبات مذهب‌

تلاش براى گسترش تشيع در سرزمين ايران و جلب مردم به اين مذهب، به‌ويژه در فضاى رقابت با اهل سنت، عاملى مهمّ در فرآيند گرايش به حديث در دوران صفويه است. به گفته يكى از معاصران:

زمامداران صفوى فكر مى‌كردند كه حفظ مقام آنان و استقلال كشور ايران كه با عثمانى‌ها در جنگ بودند ايجاب مى‌كرد كه شيعيان حساب خود را به‌طور كامل از سنيان جدا كنند و از آنان تبرّى جويند كه تحقق اين هدف جز از طريق تقويت اخبارى‌ها تأمين نمى‌گرديد. از اين‌رو، به تقويت اخبارى‌ها پرداختند و مشرب اخبارى بر مشرب اصولى غلبه كرد.[2]

گذشته از جنبه‌هاى سياسى در تشيع صفويان، تبليغ هردين و مذهبى ذاتاً نيازمند


[1]. اين كه فقيهى چون محقّق كركى، نفحات اللاهوت فى فضيلة اللعن على الجبت و الطاغوت را تأليف كند، يا علامه مجلسى بخشى از مجموعه بزرگ بحارالأنوار را به مطاعن اختصاص دهد، در چنين فضايى كاملًا قابل درك است. نيز در چنين فضايى بود كه اخباريان، سنت پيامبر خدا را بدون تأييد اهل بيت، نامعتبر شمردند؛ شايد به اين دليل كه چنين سنتى، مى‌بايست از طريق صحابه و منابع عامّى به دست آيد؛ يعنى همان چيزى كه از آن گريزان بودند.

[2]. دايرة المعارف تشيّع، ج 2، ص 12؛ مقالات تاريخى،« خانقاه‌سازى از قرن هفتم تا نهم هجرى»، رسول جعفريان، ص 268- 272.

اسم الکتاب : اخباريگرى، تاريخ و عقايد المؤلف : بهشتى، ابراهيم    الجزء : 1  صفحة : 67
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست