اسم الکتاب : اخباريگرى، تاريخ و عقايد المؤلف : بهشتى، ابراهيم الجزء : 1 صفحة : 64
اصوليان
بگيرند وگرنه، شكوه اصلى آنان، از عمل نكردنِ فقها به تمام اخبار كتب اربعه و ديگر
كتب حديثىِ پيشينيان بوده است. شاهد اين مطلب، ديدگاه آنان درباب اجتهاد است؛ زيرا
چنان كه در بخشهاى آينده خواهيم ديد، برخى از اخباريان مانند سيدنعمة الله جزايرى
و شيخيوسف بحرانى، اجتهادى را كه از كتاب و سنت استنباط شود، جايز و حتى واجب
مىدانند.[1]
4. زمينههاى اجتماعى پيدايش اخباريگرى
عبدالجليل قزوينى در بحث اين كه آيا فضل و
مقام على (ع) بالاتر از انبياست يا مقام انبيا بيشتر، مىگويد:
حشويه و اخباريه از شيعه، قائلاند [كه] على
(ع) افضل است؛ ولى مذهب [- ما] اصوليين شيعه بر اين است همچنان كه رسول خدا (ص)
افضل انبياست، حضرت على (ع) هم افضل اوصياست، ولى مقامش از انبيا بالاتر نيست.[2]
نكته بايسته توجه در اين عبارات، اين است كه
وى تفكّر شيعه را تا زمان خويش، به دوتفكّر «اصولى» و «اخبارى» تقسيم كرده و
بارها، اصطلاح «اصوليه» يا «اصوليان» را براى متكلّمان به كار برده[3] و سيدمرتضى و شيخطوسى را
محقّقانى
از ميان شيعيان اصولى معرّفى كرده است.[4] بر اساس آنچه دربررسى و پيشينه
اصحاب حديث گذشت، نيز با توجه موارد ديگرى از كاربرد «كلامى» در برابر «اخبارى» يا
«اهل حديث»، مىتوان حدس زد كه كلامى در عبارات پيشين، به معناى اصولى در سدههاى
اخير بوده است. بر اين پايه، بايد ديد كه آيا در دوران صفويه نيز همين دو گروه
بودند كه در مقابل هم قد كشيدند و تفكّر حديثگرايان به «اخباريه» و تفكّر مجتهدان
به «اصوليه» نامبردار گشت؟ بهگمان، اصطلاحى كه بعدها رواجيافت، با الهام از
همان دو اصطلاح پيشين بوده است.