اسم الکتاب : اخباريگرى، تاريخ و عقايد المؤلف : بهشتى، ابراهيم الجزء : 1 صفحة : 65
آنچه در
اينجا به اشاره مطرح مىشود، مهمترين زمينههاى اجتماعى و سياسى براى بازگشت
دوباره نصگرايى به جامعه اماميه است كه البته ثمرهاش پيدايش مكتبى به نام اخبارى
است. روشن است كه سهم اين عوامل، يكسان نيست و نيز چه بسا عوامل ديگرى نيز در كار
بوده كه از چشم اين تحقيق دور مانده باشد.
يك. اختلافات فرقهاى و اوج گرفتن واگرايى
سدههاى نهم تا يازده هجرى را بايد دوره اوج
واگرايى ميان اهل سنت و شيعيان دانست. پرشمار بودنِ ردّيههايى كه طرفين در اين
دوران عليه يكديگر نوشتهاند، بهترين گواه است.[1]
اين واگرايىِ دوسويه، هم زمينههاى اجتماعى و تاريخى داشت و هم زمينههاى سياسى.
برخى از عوامل نيز نه از درون جامعه اسلامى، كه از بيرون عمل مىكردند و به اين
واگرايى شدّت مىبخشيدند. در اوايل سده دهم هجرى (918 ق)، حاكم عثمانى با همكارى
بازماندگانى از خلفاى عباسى و به پشتيبانىِ گروههايى از اهل سنّت، خود را خليفه
پيامبر خدا خواند و بدين ترتيب، امپراتورى عثمانى مدّعى حكومت بر همه جهان اسلام
شد. با اين حال، شيعيان كه خاطره خوبى از دستگاه خلافت اموى و عباسى نداشتند، به
خلافت جديد نيز بدبين بودند و آن را مشروع نمىدانستند. از سوى ديگر، در قرن
يازدهم و دوازدهم- كه دولت صفوى علاوه بر ايران، بر قسمتهايى از افغانستان، هند،
بلوچستان، عراق و آسياى
مركزى نيز تسلّط داشت-،[2]
تشيّع در ايران گسترش يافته بود و جلب نظر شيعيان مناطقى چون ايران و هند،
مىتوانست شاهان صفوى را نيز در رقابت شديدى كه با عثمانىها داشتند، يارى كند.
براى دستيابى به اين هدف، توجه به آيينهاى شيعى[3]
و خود را در مبارزه با اهل سنّت، جدّى نماياندن، كارساز بود.[4]
افزون بر همه مسائل اجتماعى، و گذشته از اين كه صفويان را در اعتقادات شيعى، تا چه
اندازه صادق
[1]. تاريخ حديث شيعه در سدههاى هشتم تا يازدهم هجرى، ص 279.