اسم الکتاب : اخباريگرى، تاريخ و عقايد المؤلف : بهشتى، ابراهيم الجزء : 1 صفحة : 55
را همانند
اهل سنّت، «مجتهد» ناميدند.[1] اين موضوع، در فضاى همگرايانه
سدههاى چهارم و پنجم طبيعى به نظر مىرسيد.
پيدايش اصول فقه از ديد شهيد صدر
عظمت علمى شيخ طوسى، باعث شد كه پس از وى نيز
فقهاى امامى، روش او را پىبگيرند. در نتيجه، يكى از مهمترين دستاوردهاى شيعيان
در سدههاى پنجم تا دهم، تدوين اصول فقه بود كه در طىّ چندين سده، انسجام و اهميت
بسيار يافته بود؛ ولى به دليل همان چيزى كه در سابقه اصول فقه و اجتهاد گفته شد،
دستاوردهاى اين دانش، با اتهام «سنىگرى» روبهرو بود. پيشى داشتنِ اصول عامّه بر
اصول فقه شيعه و بهويژه استفاده اصوليان شيعه از اصطلاحات اهل سنت نيز مزيد بر
علت بود. اين، همه ماجرا نبود؛ بلكه تأثيرپذيرى عالمان شيعه، در زمينههاى ديگر
نيز رخ داده بود.
شهيد محمّد باقر صدر مهمترين عامل پيدايش
اخباريگرى را پيداشدن علم اصول بعد از عصر غيبت مىداند. خلاصه تحليل ايشان چنين
است:
از آنجا كه اصول فقه به صورت علمى مدوّن،
ابتدا در بين اهلسنت پيدا شد، اصول فقه شيعه نيز در بين اخبارىها وجهه سنىگرى
پيدا كرد؛ چنان كه در مقابل آن بايستند. علّت تقدّم زمانى اصول در بين اهلسنت،
اين است كه آنان زودتر دچار فقدان نص شدند و به قواعد اصولى براى استنباط احكام
شرعى، احتياج پيدا كردند؛ ولى مشكل فقدان نص براى شيعيان، بعد از عصر غيبت پيدا
شد.
برخى از امورى كه سنّى بودن تفكر اصولى را در
ذهن اخبارىها تأييد مىكرد، عبارت بود از:
[1]. نظير اينگونه وامگيرىها و تبادلات فرهنگى و زبانى ميان جامعه
شيعه و اهل سنّت، در تاريخ فراوان است. البته طبيعى است كه عامّه به علّت كثرت و
غلبه افرادى، بيشتر وامدهنده باشند تا وامگيرنده، و رفتار شيعيان نيز بيشتر
واكنش باشد تا كنش. اساساً بسيارى از مباحث كلامى و شبهات اعتقادى، تنها به اين
دليل در محافل شيعى مطرح مىشد كه اهل سنّت بدانها توجه نشان مىدادند؛ مانند بحث
حدوث و قدم قرآن، يا جبر و اختيار با آن تفاصيل پيچيده و غيرابتدايى. از اين رو،
شايد بتوان كلام شيعه را نيز تا حدودى، مقارن شمرد.
اسم الکتاب : اخباريگرى، تاريخ و عقايد المؤلف : بهشتى، ابراهيم الجزء : 1 صفحة : 55