اسم الکتاب : اخباريگرى، تاريخ و عقايد المؤلف : بهشتى، ابراهيم الجزء : 1 صفحة : 51
گرايش افراطى
به نصّ اخبار.[1] از يك سو النقض على ابنالجنيد
فى اجتهاد الرأى را در مخالفت با استادش نوشت[2]
و از سوى ديگر، مقابس الأنوار فى الردّ على أهلالأخبار را در ردّ انديشه اصحاب
حديث نوشت.[3]
پس از مفيد، شاگردش سيد مرتضى (355- 436 ق)
نيز در تأليفات خود، به سختى بر اهلحديث هجوم آورد و محدّثين قم را به فساد عقيده
و انحراف متهم ساخت.[4] يكى از مهمترين اشكالاتى كه بر
اصحاب حديث گرفته مىشد، اعتماد به اخبار و احاديثى بود كه صدورشان قطعى نيست و
اعتبار ندارند. و خبر واحد در ديدگاه مفيد و سيد مرتضى، چنين وضعى داشت.[5] بعدها اين ديدگاه، تندروى شناخته
شد و شيخ طوسى (385- 460 ق) ديگر شاگرد مفيد، شيوه استاد را پىگرفت.[6] وى كه با بهره بردن از هردو مكتب
حديثى و كلامى شيعه، به مبانى و شيوههاى جديدى رسيده بود، حجّيت خبر واحد را
پذيرفت.[7] او با پيمودن اين راه ميانه، بيش
از پيش به تقويت اجتهاد و كنارزدن حديثگرايى كمك رسانْد. دوره شيخ طوسى را بايد
اواخر دوره گذار از حديثگرايى به استنباط دانست. ترديد وى
در نگارش المبسوط،[8]
گوياى اوضاع و احوال حوزه علمى شيعه در آن دوران است؛ ولى كمكم جو تغيير كرد و
غلبه با مجتهدان شد.
[1]. المسائل السروية( سلسلة مؤلَّفات الشيخ المفيد، ج 7)، ص 71؛ تاريخ
تشيّع، گروه نويسندگان، زير نظر احمدرضا خضرى، ج 2، ص 350.