اسم الکتاب : اخباريگرى، تاريخ و عقايد المؤلف : بهشتى، ابراهيم الجزء : 1 صفحة : 414
توقف مىباشد؛ بلكه در نزد ما امرى اين چنينى و دليل نقلى، دلالت بر
اباحه دارد و من همين را اختيار مىكنم.[1]
محقّق در المعتبر در مسائل عامالبلوى و مبتلابهِ همگانى، قائل به برائت شده است.[2]
ادلّه
مجتهدان بر برائت
مجتهدان براى
ادّعاى خود به ادّلهاى استدلال كردهاند:
1. آيات
به آيات
متعدّدى بر برائت استدلال شده كه به بعضى از آنها اشاره مىشود:
وَ ما
كُنَّا مُعَذِّبِينَ حَتَّى نَبْعَثَ رَسُولًا.[3]
و ما تا رسول
نفرستيم، هرگز كسى را عذاب نخواهيم كرد.
تا هركه هلاك
شدنى است، بعد از اتمام حجّتْ هلاك شود و هركه لايق حيات ابدى است، به اتمام حجّت،
به حيات ابدى برسد.
وَ ما
كانَ اللَّهُ لِيُضِلَّ قَوْماً بَعْدَ إِذْ هَداهُمْ حَتَّى يُبَيِّنَ لَهُمْ ما
يَتَّقُونَ.[5]
خداوند، پس
از آن كه قومى را هدايت كرد، به آنچه بايد از آن پروا كنند، [ديگر] آنها را گم راه
نمىكند.
آيات بيان
شده، نشان مىدهند كه عقاب و مجازات، بعد از بيان تكليف است.[6]
همينطور آيات ديگرى مانند لا يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفْساً إِلَّا ما
آتاها؛[7] خداوند هيچكسى را قبل از
اعلام و بيان، تكليف نمىكند. اگر منظور از موصول «ما» در آيه ياد شده، خودِ