اسم الکتاب : اخباريگرى، تاريخ و عقايد المؤلف : بهشتى، ابراهيم الجزء : 1 صفحة : 392
4. قاعده عسر و حرج
دليل چهارم
براى جواز تقليد، قاعده عسروحرج است، و چنانچه تقليد جايز نباشد، مردم به زحمت و
مشقّت مىافتند.[1] يا بايد تكليف از همه ساقط
شود، يا بايد همه اسلامشناس شوند، و چون همه مكلّف هستند، و از آن طرف، مردم عوام
نمىتوانند تمام دستورهاى اسلام را با وجود ناسخ و منسوخ، عام و خاص، مطلق و
مقيّد، مجمل و مبين، حقيقت و مجاز و ... از روى دليل بفهمند، ناچارند به
اسلامشناسان و عارفان به احكام مراجعه كنند.[2]
5. اجماع
دليل پنجم
براى جواز تقليد و رجوع جاهل به عالم، اجماع است. اخباريان هم اگر آن را انكار
كردهاند، اين انكار، فقط در لفظ و قول است، و عبرت عمل آنان است كه جاهلان، از علمايشان
سؤال مىكنند و به آن پاسخ، عمل مىكنند.[3]
از جمله
افرادى كه به اجماع، استدلال كردهاند، سيّدمرتضى،[4]
محقّق حلّى[5] و شيخبهائى[6]
است. صاحب معالم هم مىگويد كه عدّهاى از اصحاب، اتّفاق علما را بر جواز تقليد،
نقل كردهاند[7] و سپس خود در مسئلهاى،
ادّعاى اجماع مىكند.[8]
بنابراين، با
بودن چنين ادلّهاى بر جواز تقليد (بهويژه سيره عقلائيه)، بطلان سخن محمّدامين
استرآبادى (رئيس اخباريان متأخّر) روشن مىشود.
وى بر اين
عقيده است كه: همانطورى كه در نزد اخباريان، اجتهادى نيست، تقليدى هم نيست، و
عملكردن در غيرضروريات دين، انحصار به رواياتى دارد كه