اسم الکتاب : اخباريگرى، تاريخ و عقايد المؤلف : بهشتى، ابراهيم الجزء : 1 صفحة : 368
علم به صدور روايت داشته باشى، باز احتياج به بذل جهد و كوشش در
شناخت موضوعات و قواعد شرعيه و تعارض و تراجيح داريم.[1]
امّا در جواب
حلّى گفتهاند: برفرض اين كه دليل شما تمام باشد، در صورتى تمام است كه ما بگوييم
آنچه افاده ظن مىكند، آن، مطلوب و حكم واقعى است؛ امّا اگر بگوييم اخذ به ظنون
خاص حكم ظاهرى است و از آن جهت مطلوب است كه كشف از واقع مىكند، و طريق به حكم
واقعى است (چنان كه مجتهدان مىگويند)، ديگر اشكال وارد نيست و تغيير احكام ظاهريه
در شريعت، مانعى ندارد. چنانچه گوشتى را از دست مسلمانى خريدى و حكم به حلّيت آن
كردى، و بعد معلوم شد كه گوشت خنزير و يا ميته است- كه ذبح شرعى نشده-، حكم به
حرمت آن مىكنى. پس ابديت احكام، مانع از جواز اخذ به اجتهاد نمىشود، و وقتى
مجتهد، از فتوايى كه داده رجوع كند، احدى فكر نمىكند كه حكم، نسخ شده است، و حكم
واقعى درهرحال، يكى است. بهعلاوه، اينگونه نيست كه هر حكم اجتهادىاى قابل تغيير
باشد و ما احكام فراونى داريم كه قابل تغيير نيستند.[2]
به گفته
شيخطوسى:
بيشتر مسائل
ما در اخبارمان وجود دارند و بر آنها نصّ داريم، و هيچ فرعى از فروع نيست مگر آن
كه داخل در اصول ما مىشود.[3]
ادلّه
مجتهدان بر جواز اجتهاد
مجتهدان، پس
از آن كه ادلّه اخباريان را پاسخ دادهاند، ادلّهاى را بر جواز اجتهاد اقامه
كردهاند:
دليل اوّل
مجتهدان در
ابتدا به اين آيه شريف استناد كردهاند:
[1]. الحقّ المبين فى تصويب المجتهدين و تخطئة الأخباريّين، ص 46.