اسم الکتاب : اخباريگرى، تاريخ و عقايد المؤلف : بهشتى، ابراهيم الجزء : 1 صفحة : 359
مرجّحات ظنّيه رجوع كنيد و آنها را بر كتاب و سنّت قطعيه، عرضه
بداريد، تا صحيح آن، از غيرصحيحش تمييز داده شود و مقبول، از مردود جدا شود، و اين
خودش از بزرگترين موارد اجتهاد است.[1]
در جاى ديگر،
مىبينيم كه صاحب بصائر الدرجات، در يك باب، اخبار متعارضى را نقل مىكند و معتقد
است كه مشايخ ثلاثه (كلينى و شيخصدوق و شيخطوسى)، در جايى كه بعضى از اين اخبار
را- كه ترجيح دادهاند- اخذ كردهاند، اين، خود، نوعى اجتهاد در ترجيح بعضى از
اخبار بر بعض ديگر است و طرح بعضى، و نقل بعضى ديگر، عمل به آن بعض است.[2]
محقق حلّى و
علّامه بر اين عقيدهاند كه در مواردى كه به اجتهاد نياز است، مجتهد اگر تمام دقّت
و كوشش خود را به كار گيرد، با اين حال، خطا كند، گنهكار نبوده، معذور است.[3]
محلّ نزاع
و اختلاف بين اخباريان و مجتهدان
جاى اجتهاد و
تقليد- كه دليلى ظنى بر آن داريم-، در مسائل نظرى است؛ ولى آن مسائلى كه ضرورى است
(مانند اصل نماز و روزه و غيراين دو)، يا دليلى قطعى بر وجوب و يا حرمت آنها
داريم، جاى اجتهاد نيست. علّامهحلّى[4]
و سيّديزدى صاحب عروة[5] و بعضى ديگر،[6]
تصريح به اين مطلب كردهاند؛ زيرا رأى مجتهد، حكم ظاهرى است و با وجود يقين، شكّى
باقى نمىمانَد كه موضوع حكم ظاهرى است.[7]
[1]. هداية المسترشدين، ج 3، ص 678؛ الرسائل، الاجتهاد و التقليد امام
خمينى، ص 128.
[2]. كشف الأسرار، ج 2، ص 81، نيز ر.: فصل پنجم از بخش سوم.