اسم الکتاب : اخباريگرى، تاريخ و عقايد المؤلف : بهشتى، ابراهيم الجزء : 1 صفحة : 360
ادلّه اخباريان بر عدم جواز اجتهاد
اخباريان،
ادلهاى را بر جايز نبودن اجتهاد اقامه كردهاند:
دليل اوّل
جايز بودن
عمل به ظنّ مجتهد مبنّى است كه براى خدا در بعضى از وقايع حكم معينى نيست، و يا
حكم معينى است؛ وليكن بر هر حكم معيّنى دليل قطعى نداريم. حال آن كه ما احاديث
متواترى داريم كه براى خداوند در هر واقعهاى، حكم معيّنى است،[1]
و هم آن حكم معيّن قطعى است. پس ما واقعهاى نداريم كه خالى از حكم باشد تا در آن
واقعه، اجتهاد بكنيم، و برفرض آن كه چنين واقعهاى داشته باشيم بايد حكم هر
واقعهاى، قطعى بوده باشد و اجتهاد فقط افاده ظن مىكند.[2]
آيات صريح و روايات متواتر دلالت بر اين مطلب دارند:
با وجود آيه: أَنْ لا
يَقُولُوا عَلَى اللَّهِ إِلَّا الْحَقَّ؛[3] به خدا جز
حرف حق و سخن راست، نسبت ندهيد و ضميمهشدن آيه إِنَّ الظَّنَّ
لا يُغْنِي مِنَ الْحَقِّ شَيْئاً؛[4] همانا گمان
و خيالات موهوم، هيچ از حق بىنياز نمىگرداند، استفاده مىشود كه ظن در احكام
شرعيه، كفايت نمىكند.[5] اخباريان، براى اثبات عدم
جواز اجتهاد، به آيات ديگرى نيز استناد كردهاند.[6]
امّا روايات
موجود در اين موضوع فراواناند و ما به چند روايت، بسنده مىكنيم:
1. در روايتى
صحيح، ابوعبيده، از امام باقر (ع) نقل مىكند:
من افتى
الناس بغير علم و لا هدى لعنته ملائكة الرّحمة، و ملائكة العذاب، و لحقه وزر من
عمل بفتياه.