responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : اخباريگرى، تاريخ و عقايد المؤلف : بهشتى، ابراهيم    الجزء : 1  صفحة : 353

به‌هرحال، اخباريان، نه تنها اجتهاد و تقليد را حرام و از اخترعات اهل سنّت مى‌دانند، بلكه معتقدند كه ديدگاه محدّثان اماميه در سده‌هاى پيشين نيز همين بوده است، چنان كه مرحوم كلينى نيز در الكافى تصريح مى‌كند كه اجتهاد و تقليد، حرام است.[1] به اعتقاد مرحوم مجلسى، شيخ صدوق نيز چنين رويكردى داشته است:

شيخ‌صدوق، از عالمان بزرگ اماميه و از كسانى است كه پيرو آثار ائمّه (عليهم السلام) بوده‌اند و از آرا و اهوا پيروى نمى‌كرده است. از اين روست كه اكثر اصحاب ما، كلام او و پدرش على‌بن بابويه را به منزله نصّ و اخبار تلقى كرده‌اند.[2]

شيخ‌حسين كركى به سيره عملى عالمان امامى در سده‌هاى نخست، استناد كرده است:

آنان بدون نص، اصلًا فتوا نمى‌دادند و اگر حكمى از آنان سؤال مى‌شد كه درباره آن، نصّى در نزد آنان نبود، از فتوا دادن خوددارى مى‌كردند و به بحث‌كردن در آن، رغبتى از خود نشان نمى‌دادند. و هرگاه اضطرار پيدا مى‌كردند كه به آن چيز عمل شود، احتياط مى‌كردند. تأليفاتشان (مانند: الرسالةى على‌بن بابويه، المقنع شيخ‌صدوق، المقنعةى شيخ‌مفيد، المصباح سيّدمرتضى، نهاية الإحكام شيخ‌طوسى، و المراسم سلار)، شهادت بر اين مطلب دارد كه آنان در كتاب‌هاى‌

خويش، از نصْ خارج نشده‌اند، و اگر اختلاف در فتوا دارند، ريشه‌اش اختلاف در نص بوده است.[3]

ارزيابى ادّعاى اخباريان‌

برخى از استدلال‌هاى اخباريان در اين باره، پذيرفتنى نيست. براى نمونه، اين استدلال كه گفته‌اند: «چون پيامبر و امام، حق ندارند اجتهاد كنند، پس ديگران به روشنىِ بيشترى چنين حقّى ندارند»، درست نيست؛ چرا كه اجتهاد، تلاش براى دستيابى به واقع است؛ حالْ‌آن كه پيامبر و امام معصوم، از واقع آگاه‌اند و با علم خبر مى‌دهند، پس نيازى به اجتهاد ندارند.


[1]. الفوائد المدنية، ص 40 و 127؛ الفوائد الطوسية، ص 408 و ص 414.

[2]. بحار الأنوار، ج 10، ص 405.

[3]. هداية الأبرار، ص 135.

اسم الکتاب : اخباريگرى، تاريخ و عقايد المؤلف : بهشتى، ابراهيم    الجزء : 1  صفحة : 353
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست