اسم الکتاب : اخباريگرى، تاريخ و عقايد المؤلف : بهشتى، ابراهيم الجزء : 1 صفحة : 34
اينرو، [...
مجدّداً نظر به احاديث ... كردم، از روى كمال تعمّق و تأمّل ...
[و درهمين مسير،] به تأليف فوائد المدنية
موفّق شدم.[1]
وى در مهمترين اثر مكتوب خود، بسيارى از
محدّثان و عالمان حديثگراى گذشته را نيز همرأى خويش مىشمارد و مىگويد:
علىبن ابراهيمبن هاشم قمى [زنده در 307 ق]
صاحب تفسير قمى، و محمّدبن يعقوب كلينى [م 329 ق] صاحب اصول كافى، و علىبن
الحسينبن موسىبن بابويه قمى [م 329 ق] و فرزندش محمّدبن بابويه معروف به
شيخصدوق [م 381 ق] صاحب من لا يحضره الفقيه، و جعفربن محمّد معروف به
ابنقولِوِيهْ [م 369 ق] صاحب كامل الزيارات؛ بلكه محمّدبن حسن شيخطوسى [م 460
ق] صاحب تهذيب و استبصار،[2] و همينطور افرادى كه نزديك به
زمان معصومين مىزيستهاند و يا از اصحاب آنان بودهاند، از قدماى اخباريان
محسوبمىشوند.[3]
شيخيوسف بحرانى نيز پيدايش مسلك اخباريگرى را
به شيخصدوق نسبت مىدهد و از او به «رئيس اخباريان» تعبير مىكند؛[4] اما شيخحرّ عاملى (م 1104 ق)
صاحب وسائل الشيعة، پا را از اين نيز فراتر مىنهد و اين تعبير را براى پيامبر خدا
و امامان معصوم به كار مىبرد.[5]
2. اخباريگرى، مكتبى نوپديد
در مقابلِ آنچه از اخباريان بهويژه محدّث
استرآبادى نقل شد، بسيارى از اصوليان و مجتهدان، ديرينگى مكتب اخبارى را
نمىپذيرند. آنان با تفاوت نهادن ميان ديدگاه
[2]. نكته درخور توجه، اين است كه وى شيخ طوسى را نيز- كه بنيانگذار
بسيارى از شيوههاى اجتهادى بوده- در شمار اصحاب حديث جاى داده است. اين، گويا از
آنروست كه يكى از ويژگىهاى اصحاب حديث، علاقهمندى و اهتمام به فراگيرى حديث،
گردآورى حديث و نقل كردن آن بوده است و شيخ طوسى نيز در اين دو كتاب مهم، همينكار
را انجام داده است.