اسم الکتاب : اخباريگرى، تاريخ و عقايد المؤلف : بهشتى، ابراهيم الجزء : 1 صفحة : 35
محدّثان زمان
ائمه با اخباريان معاصر، معتقدند كه مسلك و شيوه محدّثان گذشته، شيوه اخباريان
زمان ما نبوده است.[1] برخى مانند محقّق كاظمى، نه فقط
افرادى مانند شيخطوسى را اخبارى نمىدانند، كه حتى اخبارى بودنِ محدّثانى چون
كلينى و صدوق را نيز به شدّت ردكردهاند.[2]
شهيد مطهرى نيز در اينباره مىگويد:
اخباريگرى، سه چهار قرن از عمرش بيشتر
نمىگذرد و اين نغمه را اوّلينبار، محمّدامين استرآبادى بلندكرد.[3]
3. تفاوت ميان اخباريان كهن و متأخّر
محمّد تقى اصفهانى (م 1248 ق) در تعليقهاش بر
معالم الاصول، مىپذيرد كه در زمان گذشته نيز اخبارى وجود داشته است؛ ولى آن را
توجيه مىكند و مىگويد:
شيوه اخباريون گذشته، مانند اخباريون زمان ما
نبوده است؛ بلكه اختلاف آنان با اصولىها مانند ابنابىعقيل عمّانى و ابنجنيد
اسكافى و شيخمفيد و سيدمرتضى و شيخطوسى و غيراينها، تنها در اين بود كه اصولىها
به فروعات جديد فقهى مىپرداختند، و از دقّت نظر و توان استنباط قواعد كلى و تفريع
فروع بر اصول برخوردار بودند. ولى عدّهاى [ديگر] از علماى آن زمان، راوى اخبار و
صاحب كتب روايى بودند و از مضمون روايات و مواردى كه در نصوص آمده بود، فراتر
نمىرفتند و بلكه در غالب موارد، بر طبق مضمون روايات و متون اخبار، فتوا مىدادند
و به فروعات غيرمنصوص نمىپرداختند. و بسيارى از آنان، اهل نظر نبودند و در مسائل
علمى تعمّق نداشتند؛ كه به «اخباريون» معروفاند.[4]
برخى نيز بر اين باورند كه تا پيش از ظهور
محمدامين استرآبادى و پيروانش، اخباريان و اصوليان همواره مكمّل يكديگر بودهاند.[5] در اين صورت، نمىتوان
[1]. هداية المسترشدين، ج 3، ص 687؛ المعالم الجديدة للاصول، ص 80؛ ادوار
اجتهاد، محمّدابراهيم جنّاتى، ص 335.