اسم الکتاب : اخباريگرى، تاريخ و عقايد المؤلف : بهشتى، ابراهيم الجزء : 1 صفحة : 317
مرحوم علّامهمجلسى با تمسّك به اين فقره كه «فانت اذاً شريك
رسولالله»، كلامى را كه از كتاب و سنّت گرفته نشده باشد، باطل مىداند و بر اين
عقيده است كه در اصول دين، اعتماد بر ادلّه عقليه، جايز نيست.[1]
محمّدامين
استرآبادى هم، وقتى بعضى از اخبار (از جمله اين روايت) را از صدر تا ذيل آن بيان
مىكند، مىگويد: اين احاديث، روشنگر اين نكتهاند كه مردم، پس از پيامبر خدا (ص)
منحصر در سه دسته هستند:
1. اصحاب
عصمت (عليهم السلام)؛ 2. افرادى كه مقيّد هستند هر مسئلهاى را كه احتمال خطا در
آن مىرود (خواه جنبه عملى داشته باشد و يا اعتقادى)، از اصحاب عصمت اخذ كنند؛ 3.
افرادى كه نه معصوماند و نه ملتزم به كلام معصوم (عليهم السلام). اين دسته سوم،
مردود هستند.
استرآبادى در
ادامه، يك سؤال مطرح مىكند: پس فكر و تدبّر كن كسى كه در اعتقادات، به مقدّمات
عقليه- كه به خيال خود، قطعيه است- تمسّك مىكند، داخل در كداميك از اين اقسام
سهگانه است؟[2]
بههرحال،
روايات در نكوهش علم كلام و متكلّمان، به، قدرى فراوان است كه مرحوم شيخحرّ
عاملى، ادّعا مىكند كه از حدّ تواتر مىگذرد.[3]
اين روايات، شيخصدوق و شهيدثانى را نيز تحت تأثير قرار دادهاند؛ زيرا مىبينيم
كه آنها برعليه متكلّمان و علم كلام، سخن گفتهاند. شهيدثانى مىگويد: متكلّمان
خيال كردهاند كه راه شناخت صانع و صفات او، منحصر به علم كلام، و يا نزديكترين
راه است؛ ولى حق، اين است كه اين كلام، دورترين و مشكلترين راه است كه خوف و خطر
آن، از طُرق ديگر بيشتر است. لذا پيامبر (ص) مسلمانان را از فرورفتن در آن، نهى
كرده است. در آيه ديگر مىفرمايد: وَ لا تُجادِلُوا أَهْلَ الْكِتابِ
إِلَّا بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ؛[4]
با اهلكتاب، جز به روشى كه از همه بهتر است، مجادله نكنيد. اين آيه شريف، خطاب
به