اسم الکتاب : اخباريگرى، تاريخ و عقايد المؤلف : بهشتى، ابراهيم الجزء : 1 صفحة : 308
مباحث پيشين بيان شد) نمىشود اعتماد كرد. قواعد منطق در اينگونه
علوم، تنها بازدارنده از خطاى در صورتاند و نمىتوانند از خطاى در مواد و مبادى
قياسات- كه از حسّ دورند- بازدارنده باشند. اصلًا در منطق، قانونى نيست كه ما را
از خطاى در مواد اقيسه، بازدارد. اگر چنين قانونى بود بايد هيچ خطايى واقع
نمىگرديد، و هيچ اختلاف و مشاجرهاى بين علماى آشناى به منطق و حكمت و كلام و
اصولفقه وجود نمىداشت، چنانچه در علوم حساب و هندسه، خطا و اختلافى نيست. لذا
چاره كار در اين قسم از علوم، تمسّك به اصحاب عصمت (عليهم السلام) است كه ما را از
خطا باز مىدارند.[1] در هر مسئلهاى كه ضرور دين
نيست، واجب است كه به كلمات اهلبيت (عليهم السلام) تمسّك كنيم.[2]
سپس
استرآبادى مىگويد:
اگر مىبينيد
كه فلاسفه و حكماى اسلام، اشتباهات و اغلاطى در علومشان دارند، اين در همين علومى
است كه مواد قياسات آن، از حسْ دور است، و آنان يا در موادّ قياسات اشتباه
كردهاند، و يا شك و شبهه در مواد دارند، و يا از بعضى از احتمالاتى كه ديگران
دادهاند، غفلت كردهاند. پس قواعد منطق، مصون از خطا در مواد قياسات نيستند؛ ولى
اصحاب عصمت، مصون از خطا هستند، و به حكم عقل، با قطعنظر از نقل بايد به آنان
مراجعه شود.[3]
مرحوم
شيخحرّعاملى هم مانند استرآبادى مشى كرده است و مىگويد:
در تمام علوم
نظرى آنى- كه ما را از خطا حفظ مىكند كلام- اهلبيت عصمت (عليهم السلام) است و
منطق، كارى كه مىكند اين است كه ما را از جهت صورتْ حفظ مىكند كه اشتباه نكنيم،
و آن هم علما از جهت صورتْ خطا نمىكنند، و خطاى علما از جهت مواد اقيسه است، و
منطق در مواد اقيسه، فقط قياسات را به اقسامى تقسيم مىكند؛ ولى در منطق، قاعدهاى
نداريم كه بيان كند هر ماده
[1]. الفوائد المدنية، ص 129- 131؛ المعالم الجديدة للُاصول، ص 43؛ كتاب
ماه دين، ش 45- 46، ص 90.