اسم الکتاب : اخباريگرى، تاريخ و عقايد المؤلف : بهشتى، ابراهيم الجزء : 1 صفحة : 284
علّامهمجلسى (م 1110 ق) نيز محذورى در تمسّككردن به روايات و دلايل
سمعى براى اثبات توحيد نمىبيند و در عمل نيز بدانها اعتماد كرده است.[1]
از ديد وى، اعتماد به عقل، راهى است كه «اهلبدعت و اهوا» انتخاب كردهاند؛ يعنى
كسانى كه بر اهلشرايع و اديان، طعن مىزنند و در دنيا و آخرت، بدبخت و
بيچارهاند. شك و ترديد نيز راه كسانى است كه «در جهالت و نادانى، سرگرداناند و
شياطين جنّ و انس، آنان را به اين سو و آن سو مىكشانند». او درباره راه درست، چنين
مىگويد:
من راه حق را
انتخاب كردم و دانستم كه خداوند، ما را در «هيچيك از امور»، به آرا و خواستههاى
خودمان وانگذاشته است؛ بلكه به ما دستور داده كه از پيامبر و اهلبيت او پيروى
كنيم و تسليم آنان باشيم و به روايات آنها عمل كنيم. حقيقت علم، فقط در اخبار آنان
يافت مىشود و از اينرو، من معارف را تنها از آثار آنان برمىگيرم.[2]
به باور
شيخحرّ عاملى (م 1104 ق) نيز تمسّكجستن به كلام اهلبيت عصمت، در همهجا واجب
است؛ زيرا تنها چيزى است كه همواره ما را از خطا حفظ مىكند.[3]
او دلايل عقلى را اگر در روايات نيامده باشد، كنار مىگذارد و معتقد است كه با
وجود ادلّه عقلى موجود در روايات، به «ادلّه واهى و سُستى كه از فلاسفه
گرفتهشده»، نيازىنداريم.[4] فيضكاشانى هم پس از نقل
وصيّت سيّد بن طاووس- كه سستى دلايل عقلى را به فرزندش گوشزد كرده-، چنين نظر
مىدهد:
و بهترين
طريقْ آن است كه همه امّت، تمام مسائل شرعيه را، چه اصول و چه فروع، از پيامبر- كه
درود خدا بر او و خاندانش باد!- بگيرند و يا از اوصياى او- كه از خطا مصوناند-، و
به سخنان اينان متمسّك شوند، و هرجا كه حكم
معيّنى از
آنان نرسيده، توقّف كنند و به عقول ناقص خويش، در آن تصرّف نكنند.[5]
[5]. راه صواب، ص 5. فيض كاشانى در كتاب علماليقين نيز پس از سفارش به
پيروى از« ظواهر كتاب و سنّت»، اعلام مىكند كه هدفش اقتدا به اشارات و
راهنمايىهاى صاحب شريعت، نشان دادنِ« راه استفاده از اين ظواهر»، و هشدارى براى
نماياندن« براهين حقيقى» است( علم اليقين فى اصول الدين، ج 1، ص 3- 4).
اسم الکتاب : اخباريگرى، تاريخ و عقايد المؤلف : بهشتى، ابراهيم الجزء : 1 صفحة : 284