اسم الکتاب : اخباريگرى، تاريخ و عقايد المؤلف : بهشتى، ابراهيم الجزء : 1 صفحة : 215
شش روايت ذكر مىكند كه مضمون آنها يكى است و سپس سند همه آنها را
ردّ مىكند.[1] روشن است كه او اين احاديث را
براى روشن كردن جوانب استدلال و تكميل فرآيند استنباط، مطرح كرده است. با اين وصف،
چگونه مىتوان ادعا كرد كه همه آنچه در اين كتب نقل شده، از نگاه مؤلف معتبر بوده
است؟
6. خدشه در
تواتر كتب اربعه
اصوليان، و
حتى برخى از اخباريان، ادعاى تواتر كتب اربعه را نيز قبول ندارند. در اين باره،
نقل عبارات سيدنعمة الله جزايرى كه خود، گرايش اخباريگرى دارد، كافى به نظر
مىرسد. وى مىگويد:
ظاهراً در
اينجا حق با مجتهدان است. اما درباره اين ادّعا كه [احاديث] كتب اربعه متواترند:
ما نمىتوانيم در انتساب اين كتب به مؤلّفان قطع پيدا كنيم، چگونه مىتوانيم در
انتساب به ائمّه معصوم (عليهم السلام) جزم و اطمينان پيدا كنيم و بگوييم: اين
اخبار، بهطور متواتر از آنها رسيده است؟ بله، آنچه نسبت به محمّدون ثلاثه[2]
متواتر است، اصل كتاب آنان است نه جزئيات اخبار؛ زيرا كسى كه نُسخ
التهذيب را
تتبّع كند، مىبيند كه گاه الفاظ يك حديث در نسخههاى مختلف، چنان متفاوت است كه
باعث تفاوت معنا مىشود. بقيه كتب اربعه نيز همينطورند. ... و همچنين، اختلاف
اخبارى كه در خود كتب اربعه است كه نقل يكى با ديگرى تفاوت دارد ... و اين اختلاف
حديث، باعث اختلاف حكم مىشود؛ خواه اختلاف الفاظ آن از ناحيه رُواتى باشد كه
احاديث را نقل به معنا مىكردند، و يا از ناحيه مؤلّفان كتب اربعه كه از اصول
چهارصدگانه اخذ مىكردند، و يا به واسطه تصرّفى كه از ناحيه نُسخهنويسها و
محدّثان به وجود آمده باشد. بههرحال، اينمطالب قابل انكار نيست، و با وجود چنين
اختلافى كه سبب اختلاف در احكام مىشود، چگونه مىتوان گفت: اين روايات، متواترند؟