اسم الکتاب : اخباريگرى، تاريخ و عقايد المؤلف : بهشتى، ابراهيم الجزء : 1 صفحة : 212
الفقيه، نسبت به اسناد رواياتى كه از همان كتب معتمد نقل كرده است،
خرده مىگيرد[1] و در بسيارى از موارد، احاديث
اين اصول را تضعيف و طرح مىكند.[2] اين گونه موارد، دلالت دارند
بر اين كه اخبار اين اصول، در نزد اصحاب اماميه در سدههاى نخست، قطعى نبوده است.[3]
3. نقل از
غير معصوم
مرحوم كلينى
در الكافى، از باب استطراد، رواياتى را نقل كرده كه از آثار صحيح صادقين (عليهما
السلام) نيستند.[4] پس ديگر نمىتوان گفت كه همه
اينها را از اصول معتبر گرفته است.[5]
4. خدشه در
شهادت مؤلفان كتب اربعه
ديديم كه يكى
از قرائن صحّت احاديث كتب اربعه، شهادت مؤلّفان اين كتب به صحّت احاديث آنهاست.
اما بر اساس آنچه گذشت، اوّلًا: در باره كلينى، چنين شهادتى چندان روشن و صريح در
صحّت نيست. درباره شيخ نيز آنچه به استناد عُدّةالاصول به وى نسبت داده شده، اين
ادعاست: «اخبارى كه من به آنها عمل مىكنم، اخبار صحيح است».[6]
اين سخن او، اقتضاى اين را ندارد كه آنچه در تهذيب
[2]. براى نمونههاى ديگرى از تصريح صدوق بر بىاعتمادى به حديث يكى از
صاحبان اصل، ر. ك: كتاب من لايحضره الفقيه، ج 1، ص 162 ذيل حديث 763 و 764 و ج 2،
ص 241- 242 ذيل حديث 1154 و ص 75 ذيل حديث 328 و ج 4، ص 25 ذيل حديث 58.
[4]. براى نمونههايى از نقل روايت از غير معصوم، ر. ك: الكافى، ج 1، ص
99، ح 12 و ص 454، ح 4 و ص 465، ح 8 و ص 310، ح 13 و 14 و ج 2، ص 103، ح 5 و ص
111، ح 2 و ج 3، ص 202، ح 3 و ج 5، ص 570، ح 1 و ج 6، ص 379، ح 5 و ج 7، ص 75، 82-
84 و 88- 90، ح 1 و 2 و ص 88، ح 1 و ص 276 و ص 432، ح 21.