اسم الکتاب : اخباريگرى، تاريخ و عقايد المؤلف : بهشتى، ابراهيم الجزء : 1 صفحة : 106
صادقين (عليهما السلام)[1] نيز از آن جمله است. هنگامى
كه وى برخى از نظرات خود را در خداشناسى، خدمت امام صادق (ع) عرضه كرد، امام او را
تصديق فرمود و با اين حال، مىگفت:
من فهميدم كه
قرآن بدون قيّم و مفسّر كه ائمه (عليهم السلام) باشند، حجّت نيست.[2]
محمّدبن
مسعود عياشى (م 320 ق) نيز به پشتوانه آگاهى از اخبار و روايات بسيار،[3]
به نگارش تفسير معروف خويش پرداخت و قرآن را با آثار اهل بيت تفسير كرد.[4]
گويا شيخصدوق (م 381 ق) نيز- دست كم در مقام نظر- همين ديدگاه را پذيرفته است كه
مىگويد:
هر گويندهاى
كه سخنى مىگويد از جمله خداوند متعال و رسول اكرم صلواتالله عليه، داراى
احتمالاتى است و ... بايد در هر عصر و زمان، شخص صادق و معصومى باشد كه نه اشتباه
كند و نه تعمّد بر كذب و دروغ داشته باشد، تا خبر دهد كه خداوند متعال و رسول او،
از كتاب و سنت چه اراده كردهاند، ... تا مبادا هركسى قرآن و سنت نبوى را طبق مذهب
خود، تأويل كند.[5]
در سدههاى
بعد نيز مفسّرانى مانند طبرسى (م 560 ق)، چنين ديدگاهى داشتهاند. وى مىگويد:
روايت صحيح
از نبى اكرم و ائمه اطهار صلواتالله عليهم رسيده كه تفسير قرآن بدون اثر صحيح و
نصّ صريح، جايز نيست. حتى اهلسنت از پيامبر روايت كردهاند: «من فسّر القرآن
برأيه فأصاب الحقَّ فقد أخطأ؛ هركس قرآن را طبق نظر
خويش تفسير
كند، به حق هم كه برسد، باز خطا كرده است».[6]
[1]. بزرگانى چون جعفربن محمّدبن قولويه و شيخصدوق، او را از فقهاى
اصحاب حديث دانستهاند( قاموس الرجال، ج 10، ص 249).
[2]. الكافى، ج 1، ص 168- 169، ح 2؛ إختيار معرفة الرجال، ص 420، ش 795؛
وسائل الشيعة، ج 18، ص 129، باب 13 از ابواب صفات قاضى، ح 1.
[4]. تفسير العيّاشى، ج 1، مقدّمه علامه محمّد حسين طباطبايى.
[5]. معانى الأخبار، ص 133، باب معنى عصمة الامام، ذيل ح 3؛ الوافية فى
اصول الفقه، ص 141- 143.
[6]. مجمع البيان، ج 1، ص 12. وى آيات و رواياتى را نيز نقل كرده كه براى
حجّيت ظواهر قرآن، بدانها استدلال مىشود، و سپس مىگويد:« به واسطه اين آيات و
روايات، آن روايت پيشين متروك گشته است».
اسم الکتاب : اخباريگرى، تاريخ و عقايد المؤلف : بهشتى، ابراهيم الجزء : 1 صفحة : 106