اسم الکتاب : اخباريگرى، تاريخ و عقايد المؤلف : بهشتى، ابراهيم الجزء : 1 صفحة : 105
در مرحله بعد، اين ادعا از سوى اخباريان مطرح مىشود كه چنين
رويكردى، تازگى ندارد و محدّثان سدههاى نخست نيز بر اين باور بودهاند.[1]
چنان كه شيخحسين كركى مىگويد:
قدماى
مفسّرين، مانند ابىحمزه ثمالى (صحابى امام سجاد (ع)) و علىبن ابراهيم [زنده در
307 ق] و عياشى و غيراينها، از نصّ تجاوز نمىكردند. و متأخّرين از آنان، مانند
شيخطوسى و طبرسى، در تفاسير خود، رواياتى را نقل كردهاند كه از ائمه (عليهم
السلام) درباره آيات رسيده است. و درباره آياتى كه روايتى در ذيل آن وارد نشده،
اقوال مفسّران عامّه را نقل كردهاند؛ بدون اين كه آنها را بپذيرند و يا ردّكنند.[2]
نقد و
بررسى
با بررسى
آثار و اقوال اصحاب حديث و محدّثان پيشين، نكتهاى بهچشم نيامد كه گوياى ديدگاه
آنان درباب حجّيت ظاهر احاديث نبوى باشد و به استناد آن بتوان در اينباره، نفياً
يا اثباتاً نظر قطعى داد. در باره ظواهر قرآن نيز فى الجمله مىتوان گفت كه
پيشينيان، ديدگاه يكسانى نداشتهاند. البته مىدانيم كه بسيارى از صحابه و تابعين،
به تفسير قرآن نمىپرداختند و درباره قرآن، چيزى غيراز سخنان رسول
خدا (ص)
نمىگفتند؛ مانند سعيدبن مسيّب (م 94 ق) از تابعين و حواريون امام زينالعابدين،[3]
قاسمبن محمّدبن ابىبكر (م 101 ق).[4] منصوربن حازم از اصحاب
[3]. رجال الطوسى، ص 114، ش 1131؛ أعيان الشيعة، ج 1، ص 203؛ أدوار علم
الفقه و أطواره، ص 68. امام سجاد( ع) در شناخت آثار، او را عالمترينِ مردم زمان
خود مىدانست( إختيار معرفة الرجال، ص 115 و 119، ش 184 و 189) و با اين حال، اگر
تفسير آيهاى از قرآن را از وى مىپرسيدند، مىگفت:« من درباره قرآن، چيزى
نمىگويم ...»( تفسير القرآن، ابن كثير، ج 1، ص 6؛ البرهان فى تفسير القرآن، تحقيق
محمّدمهدى عاصفى، ج 1، ص 37).
[4]. تفسير القرآن، ابن كثير، ج 1، ص 6؛ مجمع البيان، ج 1، ص 12؛ البرهان
فى تفسير القرآن، تحقيق: محمّد مهدى عاصفى، ج 1، ص 37.
اسم الکتاب : اخباريگرى، تاريخ و عقايد المؤلف : بهشتى، ابراهيم الجزء : 1 صفحة : 105