responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : اخباريگرى، تاريخ و عقايد المؤلف : بهشتى، ابراهيم    الجزء : 1  صفحة : 100

بسيارى از شيعيان كه از اصحاب امامان بوده‌اند به‌كارگيرى عقل را در مباحث دينى جايز نمى‌دانستند و پاى‌بند به نصوص دينى بوده‌اند.[1]

به هر حال، محدّثان كهن به‌ويژه شيخ‌صدوق، مشمول اين سخن بوده‌اند و اعتقادى به حجّيت عقل در مسائل دينى نداشته‌اند. برداشت شيخ‌مفيد، سيدمرتضى، شيخ‌طوسى كه خود، طرفدار دلائل عقلى بوده‌اند، و ديگر متكلّمان آن زمان نيز همين بوده است. سيدمرتضى مى‌گويد:

اصحاب حديث، اهل استدلال و احتجاج نيستند و حكم عقل را قبول ندارند.[2]

شيخ‌طوسى نيز هنگام پاسخ دادن به شبهات مربوط به امام زمان (ع)، از گروهى ياد مى‌كند كه «تعلّقى به ظواهر احوال دارند و به اخبار تمسّك مى‌كنند» و استدلال عقلى را كافى نمى‌دانند؛ پس او مى‌بايست از روايت نيز استفاده كند تا براى اين گروه نيز حجت باشد.[3]

اما بيش از همه، به سخنان شيخ‌مفيد بايد توجه كرد؛ چراكه او در نزد جعفربن قولويه صاحب كامل الزيارات، فقه خوانده بود[4] و از شيخ‌صدوق و محمّدبن احمدبن داوود قمى نيز بهره علمى برده بود،[5] و از اين رو، با مكتب اصحاب حديث، آشنايى كامل داشت. او در انتقاد از اصحاب حديث و به‌ويژه شيخ‌صدوق، مى‌گويد:

دست كشيدن اصحاب حديث از استدلالات عقلى، به تقليد كوركورانه مى‌انجامد كه همه در طرد تقليد اتفاق‌نظر دارند. ... و اين كه گاهى ائمه (عليهم السلام) افرادى را از كلام نهى كرده‌اند، از اين جهت بوده كه آنان با كلام آشنا نبوده‌اند.[6]

وى در جاى ديگرى بعد از انتقاد از شيخ‌صدوق، اين گونه به اصحاب حديث حمله مى‌كند:


[1]. اختيار معرفة الرجال، ص 379، 488 و 498؛ كتاب ماه دين، ش 45- 46، ص 77.

[2]. جوابات المسائل التبانيات( رسائل الشريف المرتضى، ج 1)، ص 26- 27.

[3]. كتاب الغيبة، ص 2.

[4]. رجال النجاشى، ص 123، ش 318.

[5]. الفهرست، ص 152، ش 380 و ص 211، ش 603.

[6]. تصحيح الإعتقاد( سلسلة مؤلَّفات الشيخ المفيد، ج 5)، ص 68- 73.

اسم الکتاب : اخباريگرى، تاريخ و عقايد المؤلف : بهشتى، ابراهيم    الجزء : 1  صفحة : 100
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست