اسم الکتاب : خاطره هاى آموزنده المؤلف : محمدی ریشهری، محمد الجزء : 1 صفحة : 289
با توجه به آنچه در مورد اسلام و تفكرات موجود به دست آوردم به مرور نياز به تفكر اسلامى در مغز من خطور كرد و به اين نتيجه رسيدم كه بايد در مورد اين دين مطالعاتى انجام دهم. احساس كردم بايد در مورد فلسفه اسلام، الهيات و نگاه مسلمانان در زمينههاى مختلف اجتماعى، فردى، ارزشها و بسيارى از موضوعاتى كه در رابطه با اسلام است مطالعه كنم.
در همين زمانها و به تدريج تفاوتهاى عمدهاى را ميان آنچه از گذشته درباره اسلام در ذهن داشتم با آنچه به مرور به دست آوردم، مشاهده كردم. در واقع آنچه در زمان تحصيل در ارتباط با اسلام به ما ارائه مىگرديد با آنچه كه در اين مداقه و مطالعه ياد گرفته بودم، تفاوتهاى زيادى داشت. به تعبير ديگر، در آموزشهايى كه ما در كليسا ديديم، اسلام در شكل واقعى آن ارائه نمىشد.
نكته مهمى كه در آموزشهاى ارائه شده از سوى كليسا اهميت داشت اين بود كه حتى به ما كه محصلان علوم كاتوليكى بوديم چهره واقعى اسلام ارائه نمىشد، چه رسد به ديگر جوانان مسيحى كه بخواهند در باره اسلام به طور گذرا اطلاعاتى داشته باشند. به هر حال بر اساس تحقيقات مختلف و متنوعى كه در باره اسلام داشتم، به اين نتيجه رسيدم كه سه مطالب اساسى در تعليمات اسلامى گنجانده شده، كه به نظر من پايه اوليّه و نخستين دين محسوب مىشود:
اوّل: تعليم يگانگى محض خدا در اسلام: زمانى كه سرگرم تحصيل الهيات مسيحيت بودم مجاب نمىشدم كه سه وجود در يك نفر باشد؛ يعنى همان تثليث. با اين كه در آن زمان هم باور اين موضوع برايم مشكل بود، اما بايد آنچه استادان به ما ياد مىدادند را به گونهاى هضم مىكرديم، حتى اگر منطق محكمى نداشت و در باطن هم با آن مخالف بوديم.
زمانى كه شروع به مطالعه اسلام كردم متوجه شدم كه آنچه در اسلام «خدا» ناميده مىشود، واقعاً يگانه مطلق است، لذا اين همان دينى بود كه به دنبال آن بودم؛ يعنى يگانگى مطلق، تنها يك خدا كه بدون آغاز و بدون پايان است و اوست كه خدا
اسم الکتاب : خاطره هاى آموزنده المؤلف : محمدی ریشهری، محمد الجزء : 1 صفحة : 289