«مسأله 3181» سگ و خوك به واسطه سربريدن و شكار كردن پاك نمىشوند و خوردن گوشت آنها هم حرام است و اگر حيوان حرام گوشتى را كه مانند گرگ و پلنگ درنده و گوشتخوار است، به دستورى كه گفته مىشود سر ببرند يا با تير و مانند آن شكار كنند، پاك است ولى گوشت آن حلال نمىشود و اگر با سگ شكارى آن را شكار كنند، پاك شدن بدن آنها هم اشكال دارد.
«مسأله 3182» فيل، خرس، بوزينه، موش و نيز حيواناتى كه مانند مار و سوسمار در داخل زمين زندگى مىكنند، اگر خون جهنده داشته باشند و به خودىِ خود بميرند، نجس مىباشند.
«مسأله 3183» اگر از شكم حيوان زنده، بچّه مردهاى بيرون آيد يا آن را بيرون آورند، خوردن گوشت آن حرام است.
دستور سر بريدن حيوانات (ذبح)
«مسأله 3184» دستور سر بريدن حيوان آن است كه چهار رگ بزرگ گردن آن- يعنى: «ناى (راه نفس)»، «مِرى (راه غذا)» و دو شاهرگ حيوان- را از زير بر آمدگى گلو به طور كامل ببرند و اگر آنها را بشكافند، كافى نيست.
«مسأله 3185» اگر بعضى از چهار رگ را ببرند و صبر كنند تا حيوان بميرد و بعد بقيّه را ببرند، فايده ندارد بلكه اگر به اين مقدار هم صبر نكنند، ولى به طور معمول چهار رگ را پشت سر هم نبرند- اگرچه پيش از جان دادن حيوان بقيّه رگها را ببرند- اشكال دارد.
«مسأله 3186» اگر گرگ گلوى گوسفند را به طورى پاره كند كه از چهار رگى كه در گردن است و بايد بريده شود چيزى باقى نماند، آن حيوان حرام مىشود؛ ولى اگر مقدارى از گردن را بكند وچهار رگ باقى باشد يا جاى ديگر بدن را بكند، در صورتى كه گوسفند زنده باشد و به دستورى كه گفته مىشود سرِ آن را ببرند، حلال و پاك مىباشد.
«مسأله 3187» حرام است كه پيش از بيرون آمدن روح، سرِ حيوان را از بدن آن