مباح، نهر ايجاد نمايد، آبى كه در نهر جارى مىشود ملك صاحب نهر است، مشروط بر اين كه مزاحم اراضى ديگران يا شرب و استفاده مردم نباشد.
«مسأله 3112» هر كس در زمين خود يا در اراضى مباح به قصد تملّك، قنات يا چاهى حفر كند تا به آب برسد و يا چشمهاى جارى كند، مالك آب آن مىشود.
حكومت مىتواند براى حفر چاه و استفاده از آب قواعدى وضع نمايد.
«مسأله 3113» هرگاه چند نفر در حفر چاه يا قنات يا جارى كردن چشمه و مانند آن شريك شوند، به نسبت به عمل و مخارجى كه براى آن كردهاند مالك آب مىشوند.
«مسأله 3114» حيازت هر چيزى بر اساس عرف تعيين مىگردد، مثلًا حيازت ماهى صيد آن و حيازت بوتههاى بيابان، كندن آن به قصد تملّك است.
مشتركات
«مسأله 3115» مكانهايى كه بين مردم مشترك است عبارتند از:
اوّل: خيابانها و كوچهها، راههاى زمينى و دريايى و هوايى و مراتع آبادىها نسبت به مردم آن آبادىها.
دوم: مساجد، زيارتگاهها و اماكنى كه به عنوان استفاده مردم ساخته شده است.
سوم: درياها، درياچهها، چشمههاى جارى در كوهها و زمينهاى موات و رودخانهها ونهرهاى بزرگ و كوچكى كه به وسيله اشخاص خاصّى احداث نشدهاند.
چهارم: معادن آشكارى كه بهرهبردارى از آنها نيازى به حفارى و مانند آن ندارد، مانند معادن نمك و آهن.
«مسأله 3116» همه مردم در بهره بردن و استفاده از مشتركات يكسان مىباشند، ولى هر كه زودتر شروع به بهرهبردارى نمايد، حقّ تقدّم دارد، همچنين در امورى كه قابل تملّك است- مانند صيد ماهى- هر كس صيد كند مالك آن خواهد شد، ولى دولت صالح اسلامى حق دارد به خاطر مصالح كشور و مردم، بهرهبردارى از برخى مشتركات را موقّتاً يا براى هميشه به خودش يا بعضى از اشخاص يا اوقات اختصاص دهد.