اوّل: گندم، دوم: جو، سوم: خرما، چهارم: كشمش، پنجم: طلا، ششم: نقره، هفتم: شتر، هشتم: گاو، نهم: گوسفند و اگر كسى مالك يكى از اين نُه چيز باشد، با شرايطى كه بعد گفته مىشود، بايد مقدارى را كه معيّن شده به يكى از مصرفهايى كه دستور دادهاند برساند.
شرايط واجب شدن زكات
«مسأله 1973» زكات در صورتى واجب مىشود كه مال به مقدارِ نصاب- كه بعد گفته مىشود- برسد و مالك آن، بالغ و عاقل و آزاد باشد و بتواند در آن مال تصرّف كند.
«مسأله 1974» در واجب شدن زكات در گاو، گوسفند، شتر، طلا و نقره، سال معتبر است؛ بدين ترتيب كه اگر انسان يازده ماه مالك گاو، گوسفند، شتر، طلا و نقره باشد، در اوّل ماه دوازدهم ديگر نمىتواند در آن به گونهاى تصرّف كند كه مال را از بين ببرد و اگر تصرّف كند، ضامن است و چنانچه تا پايان ماه دوازدهم بقيه شرايط موجود باشد، پرداخت زكات واجب مىشود.
«مسأله 1975» اگر مالك گاو، گوسفند، شتر، طلا و نقره در بين سال بالغ شود، اوّل سال او براى تعلّق زكات، از تاريخ بلوغ او حساب مىشود.
«مسأله 1976» زكات گندم و جو وقتى واجب مىشود كه به آنها گندم و جو گفته شود و زكات كشمش وقتى واجب مىشود كه به آن انگور گفته شود و هنگامى كه خرما قدرى خشك شد كه به آن «تَمْرْ» بگويند، زكات آن واجب مىشود، ولى وقت دادن زكات در گندم و جو، هنگام خرمن شدن و جدا كردن كاه از آنها و در خرما و كشمش، هنگامى است كه وقت چيدن آنها رسيده باشد.
«مسأله 1977» اگر هنگام واجب شدن زكات گندم، جو، كشمش و خرما كه در مسأله
[1]- وسائل الشيعة، چاپ آل البيت، باب 3 از« أبواب ما تجب فيه الزكاة»، ح 2، ج 9، ص 32.