اسم الکتاب : اهل بيت« عليهم السلام» در قرآن و حديث المؤلف : محمدی ریشهری، محمد الجزء : 1 صفحة : 503
فرمود: «هنگامى كه خداوند متعال، جان محمّد صلى الله عليه و آله را
ستانْد، فاطمه عليها السلام از رحلت او چنان اندوهگين شد كه جز خداوند عز و جل هيچ
كس از آن آگاهى نداشت. خداوند، فرشتهاى به سوى او فرستاد تا او را تسلّى دهد و با
او سخن بگويد. فاطمه عليها السلام اين را به امير مؤمنان عليه السلام باز گفت و
على عليه السلام به او گفت:" هر گاه اين تماس را احساس كردى و صداى او را
شنيدى، به من بگو". فاطمه عليها السلام نيز آن را به على عليه السلام گفت و
امير مؤمنان عليه السلام آنچه را مىشنيد، مىنوشت، تا از اينها مصحفى ثبت كرد».
امام
عليه السلام سپس فرمود: «در اين مصحف، چيزى از حلال و حرام نيامده است و تنها علمِ
[پيشامدهاى] آينده در آن است».
3/ 6 جامعه
577.
الكافى- به نقل از ابو بصير-: امام صادق عليه السلام فرمود: «اى ابو
محمّد!" جامعه" نزد ماست و آنها چه مىدانند جامعه چيست؟».
گفتم:
قربانت گردم! جامعه چيست؟
فرمود:
«صحيفهاى است با طول هفتاد ذرع به ذرع پيامبر خدا و املاى ايشان از دهان مباركش و
دستخطّ على عليه السلام. هر حلال و حرام و هر چيزى كه مردم بِدان نياز داشته
باشند حتّى ديه خراشهاى كوچك، در آن آمده است».
امام
عليه السلام با دستش به من زد و فرمود: «اى ابو محمّد! به من اجازه مىدهى؟».
گفتم:
قربانت گردم! من در اختيار تو هستم. هر چه مىخواهى، بكن.
امام
عليه السلام همچون كسى كه خشمگين است، دست مرا نيشگون گرفت و فرمود:
«حتّى
ديه اين».
گفتم:
به خدا اين، علم است.
فرمود:
«اين، علم است؛ ولى نه همه آن».
اسم الکتاب : اهل بيت« عليهم السلام» در قرآن و حديث المؤلف : محمدی ریشهری، محمد الجزء : 1 صفحة : 503