48 (1048)-
از خطبههاى آن حضرت عليه السّلام است (كه در نخيله) هنگام رفتن بشام
(جنگ صفّين
در بيست و پنجم ماه شوّال سال سى و هفت هجرى فرموده):
(1) سپاس
خداوند را سزا است هر بار كه شب گردد و جهان رو به ظلمت و تاريكى نهد، و ستايش حقّ
تعالى را روا است هر وقت كه ستاره هويدا و پنهان شود (هميشه در هر وقتى از اوقات
حمد و شكر خداى متعال بر هر كس واجب و لازم است) و حمد بيشمار معبودى را است كه
مستجمع جميع صفات كماليّه است، و نعمت و بخشش او تمامى ندارد (همگان را شامل است)
و فضل و كرمش را هيچ چيز برابرى نمىكند. (2) و بعد جلو داران لشگر خود (زياد ابن
نصر و شريح ابن هانى) را (با دوازده هزار سوار) فرستادم، و بايشان دستور دادم كه
در كنار فرات درنگ نمايند تا فرمان من (در خصوص حركت) بآنها برسد، (3) و مصلحت در
اين ديدم كه از اين آب (فرات) عبور كرده نزد عدّهاى از شما (مسلمانان) روم كه در
اطراف دجله ساكن (اهل مدائن) هستند و ايشان را تجهيز كرده با شما بجنگ دشمنتان
بياورم، و آنها را براى شما كمك قرار دهم. (سيّد رضىّ فرمايد:)