پیامبر اسلام در آغاز بعثت پیش از همه، قوم خود را به اسلام دعوت کرد و طبق فرمان خداوند جهان وَ أَنْذِرْ عَشِیرَتَکَ الْأَقْرَبِینَ [1]؛ خویشاوندان نزدیکتر خود را از عذاب الهی بترسان. پایه دعوت خود را بر اصلاح بستگان خود استوار کرد. ابراهیم نیز همین روش را داشت. اصلاحات خود را از بستگان شروع نمود. «آزر» در میان قوم وی، مقامی بس بلند داشت، زیرا علاوه بر اطلاعات علمی و صنعتی، ستارهشناس ماهری بود و در دربار نمرود، قول او نافذ و استخراج نجومی وی مورد پذیرش تمام درباریان بود. ابراهیم، دریافته بود که با جلب وی میتواند سنگر مهمی را از بتپرستان تصرف کند. از این جهت، با نیکوترین اسلوب، وی را از پرستش «بتان» بازداشت، ولی عواملی باعث شد که «آزر» پیام و نصایح ابراهیم را نپذیرد. چیزی که در خور اهمیت است، کیفیّت دعوت و روش سخن گفتن ابراهیم با «آزر» است. دقّت کافی در آیاتی که گفت و گوی ابراهیم را با آزر نقل میکند، ادب و رسم پیامبران را در طریق دعوت و ارشاد، روشن میسازد. پدر جان، چرا چیزی را که نه میشنود و نه میبیند و از چیزی بینیاز نمیکند، میپرستی؟ ای پدر، من از طریق وحی به مطالبی آگاهی پیدا کردهام که تو را از آنها آگاهی نیست. هان ای پدر! اگر از من پیروی کنی، تو را به راه راست هدایت میکنم، پدر جان بندگی شیطان مکن، زیرا شیطان بنده نافرمان خدا است، پدرم! من از آن میترسم که عذاب آفریدگار به تو برسد و در این صورت همنشین و دوست شیطان گردی. [2] آزر، در برابر دعوت ابراهیم چنین گفت: ابراهیم! آیا از خدایان [3] من رو گردانی؟ اگر از این کار دست برنداری تو را سنگسار [1]. شعراء (26) آیه 214. [2]. إِذْ قالَ لِأَبِیهِ یا أَبَتِ لِمَ تَعْبُدُ ما لا یَسْمَعُ وَ لا یُبْصِرُ، وَ لا یُغْنِی عَنْکَ شَیْئاً. یا أَبَتِ إِنِّی قَدْ جاءَنِی مِنَ الْعِلْمِ ما لَمْ یَأْتِکَ فَاتَّبِعْنِی أَهْدِکَ صِراطاً سَوِیًّا. یا أَبَتِ لا تَعْبُدِ الشَّیْطانَ إِنَّ الشَّیْطانَ کانَ لِلرَّحْمنِ عَصِیًّا. یا أَبَتِ إِنِّی أَخافُ أَنْ یَمَسَّکَ عَذابٌ مِنَ الرَّحْمنِ فَتَکُونَ لِلشَّیْطانِ وَلِیًّا «مریم (19) آیه 42- 45». [3]. مقصود از «خدایان»، همان «صنم» و «وثن» است که به گونهای مقام خدایی را در نظر بتپرستان داشتند، و خدا در